(ناظر لطفا رد نکن 🙏)
کت: مری چرا نمی یای . مرینت: من روبه روتم ...چرا چرا تو گرفتی ؟ .کت: ها آه هه😅(خنده ی ضایع )
مرینت: آه من دارم از دل درد می میرم هیچی نخوردم 😣. کت: اوم من میرم یه هودی بپوشم بر می گردم .(نیم ساعت بعد )
کت : من اومدم 😁. مرینت: کجا بودی تا الان دارم می.میرم از گرسنگی یه چی بده بخورم . کت: سنگ بدم نوش جان کنی😐.مرینت: عههههه تا خودتو نخوردم 🤬🤬🤬. کت : باشه باشه بیا بریم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالیییییییی
ج چ ۱: نمیدونم
ج چ ۲ : اینم نمیدونم
تو عالی هستی و استعداد خیلی زیادی داری
ممنونم😊😊
😅
😅
مرسییییییی 😍❤💓
🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂پارت بعد
صبر کن اول پارت چهارده اون داستان بزارم😐
ولی باش یه زودی😊
بعد جبرئیل اومد گف دستور دادن پرتت کنم جهنم بعد رفتم اونجا و با جهنمیا از بالا آب پاشیدیم رو بهشتیا و بعدشم به شیطونا یاد دادم چطور مردمو گول بزنن بعد اومدن و پرتم کردن زمین🌝💔
😅😂😂
چه ماجرایی داشتی 😂
سلام من مرده بودم ولی الان زنده شودم 🌝💔
دلم براتون تنگ شده بود ولی اونجاهم جای خیلی باحالی بود ببینید اولش خدا خواست منو پرت کنه تو جهنم ولی ناگهان یه فرشته اومد و به خدا گف که من چقد آدم خوبیم و این همه شعر براتون خوندم واسه همین خدا منو فرستاد بهشت🌝💔وقتی رفتم اونجا تموم درخت های میوه رو خالی کردم و بعد کمی استراحت به فرشته ها گفتم که بی تی اسو میشناسن؟اونام گفتن ما همه فرشته هارو میشناسیم چون اونا هم فرشتن🌝🌝بعدش با حوری ها دنس ایدولو اجرا کردیم که ناگهان جبرئیل اومد و گف خدا دستور داده
آله آفرین دا چوخ قشح المیسن😂