امید وارم این بار یه ناظر مهربون این تستو تایید کنه☔
چند روز از اولین تماسم با تهیونگ میگذشت طی این چند روز چند بار دیگه هم بهش زنگ زدم ولی بزغاله جواب نداد دیگه داشت رو اعصابم راه میرفت اصلا فدای سرم هر بلایی که میخواد سر خودش بیاره بیاره ولی باز ته این دل صاب مرده راضی نمیشد ته دلم نگران این پسر بچه ی دیوونه بودم شب مورد علاقه ی من مثل هر هفته سر رسید شب فقط شب پنجشنبه هیچ شبی مثله پنجشنبه شب خوابیدن بهم نمیچسبه عین چی خواب بودم که صدای زنگ گوشیم رو خواب نازم یورتمه رفت هرکیی هستی تو روحت یه چشمم رو باز کردم گوشیم رو زمین کنار تخت افتاده بود همونجور که نصفم رو تخت بود نصف دیگم آویزون بود گوشیمو از رو زمین برداشتم تا چشمم خورد به اسم تهیونگ خواب از سرم پرید حتما پدر یا مادرش بودن که میخواستن خبر مرگشو بهم بدن نه بابا اونا که اصلا منو نمیشناسن پس خودشه
سریع جواب دادم_بله؟_الو دختره؟_تو هنوز اسم منو یاد نگرفتی؟_اصلا با اسمت حال نمیکنم_برو بابا کی از تو نظر خواست؟یه ذره من من کرد و گفت:میشه بیای به این آدرسی که میگم؟میخوام باهات حرف بزنم._پارک؟نصفه شبی؟با من؟میتونم بپرسم چیکارم داری که نمیتونی از پشت تلفن بگی؟_نمیدونم چرا ولی یه حسی بهم میگه دل آشوبم فقط با درد و دل کردن با توی ال.اغ آروم میشه نیشم از بناگوش در رفت مردم چقدر به ما لطف دارن
صدای ناراحتش تو گوشم پیچید باشه نیا مهم نیست_چی میگی؟کی گفتم نمیام؟آدرسو اس ام اس کن سه سوته اونجام بعد قطع کردن گوشی مثلا خواستم حرکت بزنم که با کمر خوردم زمین به عر عرکردن افتادم آخ ننه کمرم خورد شد ستون فقیر فقراتم ای بمیری تهیونگ که بخاطر تو مهره ی اول و آخرم یکی شد!سریع آماده شدم و گوشیمو انداختم تو جیبم هیچوقت حوصله ی کیفو ندارم آروم از اتاق زدم بیرون یه نگا به ساعت انداختم۳ صبح الان خروساهم خوابن ولی بیخیال الان یکی از دوستام بهم احتیاج داره پیش به سوی بیکران و فراترتر
از ان
از جلوی کلبه ی اسرار رد میشدم دستشویی رو میگم میدونم تاحالا کسی انقدر عالی توصیفش نکرده بود که یهو در باز شد و بابا پرید جلوم
××بابا××پپخخخ قلبم قشنگ بین دندون آسیاب بالا و پایین بود
××یونا××وای بابا چرا یهو عین آل میپری جلو آدم؟دلم ترکید
بابا خندون گفت:مگه دلت بادکنکه؟
××یونا××بابا لطفا دیگه منو اینجوری نترسون باشه؟ ××بابا××قول صددرصد نمیدم راستی نصفه شبی چرا بیداری؟چرا این لباسا تنتنه؟خاک تو سرم شد الان چه مدل خاکی بریزم تو سرم طبیعی جلوه کنه شاید خاک رس خوب باشه یه لبخند چاپلوسانه زدم و گفتم:خوابم نمیبرد همینجوری پوشیدمشون ببینم تو تنم چجوریه که یهو دسشوییم گرفت که به لطف شماچیز بندشدم
بابا یکم مشکوک نگام کرد و گفت خب حالا برو بخواب دیگه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
70 لایک
سلام
چرا بقیه پارتای ژولیتا نیس؟
تو اون یکی اکانتتم ک توی کامنتا گفتی دیدم ولی هیچ تستی نساخته بودی
کسی خبر داره؟
سلام عزیزم من ادامه اش ندادم
عه اخی حیف شد
پارت بعدی رو بزار 😭
داستانات خداس 😂🥺
من ژولیتارو میخوااااااممم...ژولیتا کوجاااااستتتتتتت.....
تبتخلخخبخلخخفخخل
پارت بعد رو کجاست؟
پارت بعددددددددددددد
ژولیتا رو ادامه بده😢😢😢😭😭😭😭😭
ایو پارت بعد کو 🥲😞
تا پارت ۱۱ نوشتم بزن v lover 🦛 میاره
ممنون و اینکه داستان هات عالیه ❤️❤️❤️
عالیی🌸💫تا پارت بعدی دل تو دلم نیس((: 💜
بقیش توی این اکانته v lover🦛
اوکی💫💜
کجا داستانت رو میخوای بزاری🥺🌺
آیومی اون اکانت نیست 🤧
فک کنم اون اکانت به مشکل برخورده
اون پرید بزن v lover اون یکی اکانتمو بیار
آها اوکی ممنون🤝