چرا من زنده ام ۱۶ ( میراکلسی ولی متفاوت)

آیشا : مرییی مثل پری ها شدیااا ی چیزی بپوش جلب توجه نکنه ( خاننده گان گرامی: آیشا تو چطه بزار خوجل باشه) مری : زشت شدم نه.... آیشا : نههههه من منظورم این نبوددددد اصلا ولش خودت می فهمی منظورمو راستی کاگامی گفت کجا بریم مری : دریا آیشا : بیا با ماشین من بریم مری : باش کاگامی : مریی سلام..!؟ چرا اینقد خوشگلی؟ مری : زشت شدم نه...؟ آیشا: نهههه

ادرین : مری چه خوشـ.. ( الان ی نگاه می کنه به کاگامی و آیشا از ترس چیزی نمیگه) مری: چیزی خاستی بگی؟ ادرین : آه نه اصلا ابدا فقط اینکه اممم چه هوا خوشه نه؟؟؟ آره دیگه هه هه هه ( اینا خنده های استرسین)

آیشا : بیا این خنگول رو ول کنیم بریم قدم بزنیم کاگامی دوست داره بمونه ولی بعدا میاد باهامون " الان آیشا داره مری رومی بره که یهو سرشو برمی گردونه و انگشت شست رو برا آیشا به معنی عالی بالا می بره بالا و ی خنده ترسناک می زنه و کاگامی هم همینکارو می کنه و الان ما ادرین که داره با ماسه ها برای خودش قبر می سازه مشاهده می کنیم 😂😂😂😂"

کاگامی بعد رفتن مری اینا : تو به چه جرعتی خاستی به مری من بگی چه خوشگل شدی؟ می کشمتتتتتتتتت ( الان بخاطر وحشی بازی های کاگامی به طرف مری اینا می ریم واستون بد آموزی داره😐😂)

آیشا : بیا نزدیک آب نریم ممکنه قدرتت فعال بشه.. مری : این دفعه رو بهت گوش میدم راستی بنطرت کاگامی و ادرین دارن چیکار می کنن آیشا : هه هه هه ( خنده های عصبی) بیا بهش فکر نکنیم.. هه هه هه

خب این قسمتم تموم شد زودباشین بلین خونتون ولی لایک و نظر و شرکت تو نظر سنجی فراموش نشه حالا نخد نخد هرکی رود خانه خود