4 اسلاید صحیح/غلط توسط: •~Ot7_S~• انتشار: 3 سال پیش 138 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر جون چیز بدی نداره تورو خدا منتشرش کن 🌙تستچی شخصیش نکن 🌸اجی تو هم لطفا بلایک 🦋
که جونگ کوک گوشی رو از دستم کشید -شما مشکلتون با ما هست نه با کارمندامون ، پروژه هایی هم که کارمندامون تموم میکنن ما باید اول ببینیم ، و محض اطلاعتون خانواده کارمندا ربطی به شرکت ندارن ، و اینکه اول از چیزی مطمعا شید اون موقع شجاعت به خرج بدین و زنگ بزنید ■اوووووو، میبینم که پشیمون میشید از این کاراتون ، چیزای که پیش بینی نمیکنید رو به سرتون میارم فقط بشینید و نگاه کنید 😏🤞🏻🖤. و بعد قطع کرد +اقای جونگ کوک حالا باید چیکار کنیم -اولاً باهام راحت باش و کوک صدام کن دوماً از نقشه های اون خبری نداریم فقط باید مواظب باشیم ، راستی منظورش پروژه کدوم شرکته +پروژه شرکت هانام هس -اها.
داشتیم حرف میزدیم که رئیس زنگ زد ₩ سلام دخترم، خسته نباشی +سلام رئیس ، شمام همینطور ₩یه گردهمایی تو بوسان بود فوری اومدم +کی حرکت کردین ₩ساعت ۸ و نیم ، با هواپیما اومدم ، یه یک ساعتی هس که رسیدم +اها به سلامتی کیا اونجا هستن ₩رئیس شرکت سیفا ، میچا ، هانام (بازم اسمای من دراوردی😐😂) خیلی هستن بیشتریاشون از کشورای دیگه اومدن +هاناممممم😰رئیس من باید یه چیزی بهتون بگم ! ₩ دخترم شب برمیگردم اون موقع بگو ، دارن صدام میزنن باید برم ، روز خوبی داشته باشی +ولیییییی رئیسسسسس . که قطع کرد .
+کوووک رئیس رفته بوسان و اون طرف هم اونجاس ، نکنه یه نقشه هایی از قبل کشیده -نترس فکر نکنم بتونه کاری بکنه +امیدوارم.
تقریبا کارام تموم شده بود و داشتم اماده میشدم که برم ، میا هم رو مبل خوابش برده بود ، بیدارش کردم ، تا از دفتر اومدم بیرون کوک هم اومد بیرون و باهم به سمت پارکینگ حرکت کردیم ، و هرکس سمت ماشین خودش رفت . هرچی استارت میزدم ماشین روشن نمیشد ، تا حالا سابقه نداشت . انگار تلاشام بی فایده بود 🥺 باز داشتم استارت میزدم حالا شاید روشن میشد ، که دیدم کوک از ماشینش پیاده شده و داره میاد سمت ماشینم و منم پیاده شدم . کاپوت و زد بالا ، نمیدونم یه سری چیزا رو دست کاری میکرد -سیم های ماشینت و قطع کردن +عمدی؟ -اره، با میا بیاین تا برسونتمون فردا میگم مکانیک بیاد و درستش کنه +باشه . تو ماشین هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد تا اینکه گوشیم زنگ خورد ( حال میکنید چقد بهش زنگ میزنن🤣)
×سلام عزیزم +سلاممممم ماماننن ، کی میاین ×کارامون تو بوسان تموم شده ، امشب برمیگردیم +اها به سلامتی ×کاری نداری گلم +خدافظ .
* اجی کی بود +مامان بود *چی گف + گفت شب برمیگردن *اجییییی+جونم *من میترسم +ازچی *از همین اقاهه ، صبح که میخواست منو بدزده ، بعدش که زنگ زد ، حالا هم که ماشین تو رو خراب کرده ، تا مامان اینا بیان خیلی وقته ، من تو خونه میترسم +پس من کشکم تو خونه😐 *تو از منم ترسو تری 🤣 -بابابزرگم شب میاد ، مامان بابای شمام شب میاد ، منم تو خونه مطمعنا حوصله ام سر میره بیاین عمارت ما ، هم تنها نیستین هم حوصله امون سر نمیره *ارهههههههههه🥳+ولییییی...... باشه 😀 -خب اول میبرمتون خونتون تا اگه وسایلی رو میخوایین بردارین بعد بریم عمارت ما ، نظرتون چیع *من که موافقم + منم همینطور
رفتیم و منو میا وسایلامون رو از خونه برداشتیم و رفتیم عمارت کوک اینا . کلی خدمتکار تو خونشون بود -رز ، هر کدوم از اتاقا رو میخوان براشون اماده کن ♧چشم ( رز خدمتکارشونه ) . عمارتشون ۲۳ تا اتاق داشن . منو میا اتاقامونو انتخاب کردیم ، رز میخواست وسایلا رو تو اتاق بزاره که قبول نکردیم و خودمون گذاشتیم یه کنار ، به هر حال شب خب باید بریم . رز یه خانم خیلییی مهربون بود . بعد از اینکه وسایلامو گذاشتم یه کنار رز اومد و گفت که برم ناهار بخورم ، همزمان میا هم با من از اتاقش اومد بیرون و با هم به سمت میز غذا خوری رفتیم . کوک سرمیز نشسته بود و منتظر ما بود .
ناهار رو که خوردیم هر کدوم به سمت اتاقامون حرکت کردیم.
من که رو تختم دراز کشیدم و تا به خودم اومدم دیدم ساعت ۵ هس . رفتم و دست و صورتمو شستم و رفتم تو سالن . کوک داشت اخبار نگاه میکرد و منم رفتم مبل کناریش نشستم . +میا کجاس -تو اتاقش خوابه . و بعد به تلویزیون خیره شدیم . با چیزی که شنیدیم دوتامون از جامون بلند شدیم . TV:به خبری که هم اکنون به دستم رسیده توجه فرمایید ،هواپیمای....باسرشماره..... از بوسان به سئول قبل از پرواز مورد حمله افراد سیاه پوش قرار گرفت و تعدادی مصدوم برجای گذاشت ، حال ۳ تا از مسافران بسیار وخیم اعلام شده این مسافران تا ساعاتی دیگر در فرودگاه مرکزی سئول حضور خواهند داشت .
(برای خوندن ادامه برو نتیجه )
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
سلام اجیا 💓
ببخشید یه مدت نیستم یعنی شاید یه چند هفته یا شایدم چند ماه 🌸🥺
ولی هر وقت برگشتم پارتای داستانمو میزارم 😁💓
پارت بعددددد
پارت بعد پلیزز
🌻🌻🌻
عررررررر چرا جای بد کات کردی پارت بعددددد :)))
😅
اصخفرلا😐
الله و اکبر😐
باید بگم سوکسا بیان بخورنت😐
جدا ازینا عالی بود😐💜
🤣🤣
مرسی
بخداااا
کرم درونتون زیادی فعالههههه
😑😂👻❤
عالی بود 😍
پارت بعد ❤️💚
تنکص 🦋
حتما🌻
عالی بود 🌸🌸🌸🌸🌸
مرسی
عالی بود
های کیوتی💕
ما کمپانی PJL هستیم💕
اگح خواصتی و علاقته کمپانی PJL بهترین انتخابه💕
کلی سوپرایز داریم💕
کح بر مرور زمان فاش میکنیم💕
وقتی لیصت دادی همون لحظه دبیو میکنیح💕
دیگه چی از این بهتر؟💕
ادیشن بدح کیوتم💕
ایح کمپانی² مدیر دارح[لیصا-جیمین]💕
هوای ایدلامونو داریم و کارهاشونو زیر نظر و نمره میدیم و در هر صورت هیت برخورد جدی میکنیم💕
_______
صاری بابت تبلیغ💕
عابییییییییییییییییی
مرسی