(ू•ᴗ•ू❁)دوراهی عشق 25(ू•ᴗ•ू❁)

ناظر عزیز لطفا منتشر کن❤🤍

کت نوار🐾: هی هی اسمون خراش جون 😈😂 بیا اینجا کارت دارم😈😂 الف.خ.خ ⚡🐻: قبل از اینکه معجزه گر هاتون رو بگیرم نو باید تو رو ادب کنم نو👿 کینگ مانکی 🐵: نه نه اول بیا منو ادب کن😂😏 پیگلا 🐷: یوهو😉 خشمگین کی بودی تو؟! 😊😂 الف.خ.خ ⚡🐻: اههه دیوونم کردین نو 😤😤 لیدی باگ 🐞: پریدم بالا سرش تا معجزه گر رو بگیرم... اسمان خراش خشمگین ⚡🐻: اوو اونجایی؟! 😈 و به سمتش اتش پرت کردم.... ولی ناپدید شده بود! اسمان خراش ⚡🐻: کجا رفت؟!😠 لیدی باگ 🐞: به نظرم بهتره کلاس فرق توهم و واقعیت بری😉😂کت نوار 🐾: هی هی من دلقک گروهم😐

اسمان خراش ⚡: به دست لیدی باگ نگاه کردم معجزه گر دستش بود😤 گفتم : اونو چجوری گرفتی؟!😠😠 لیدی باگ 🐞: اهان یادم رفت بهتره پیش دکتر هم بری برای حواس پرتی😆لیدی دراگونننن بگیرررشش ....لیدی دراگون 🐉: گرفتمم چاو 🐻: سلام من چاو هستم کوامی.... لیدی دراگون 🐉: خودم میدونم کوامی خرس هستی چاو لانگ ترکیب بشین💫💫 اسمان خراش ⚡: نهههههه ولی کور خوندین من هنوز قدرت های اصلیم رو دارم 😤😤 ... اسمان خراش تکانی خورد و یکدفعه از دهنش مواد مذاب بیرون اومد و همه جا رو گرفت... کت نوار 🐾: این دیوونه داره چیکار میکنه؟! الان هم خودش هم مارو میسوزونه! 😨لیدی باگ🐞: نمیدونم🥵 وسپریا 🐝: سم💫 و پریدم بالا سر اسمان خراش... اسمان خراش ⚡: کور خوندین😡 و دهن اتشینش رو سمت وسپریا گرفت... کاراپیس🐢: شلتر💫( همون سپر محافظ) لیدی باگ 🐞: فعلا تو کور خوندی😈... رفتم زیر پای اسمان خراش و قوری رو کردم تو دستش ( دقیقا مثل قسمت ابلویو که زیر پاشون رفت) همزمان با من وسپریا هم سم رو اسمان خراش زد... لیدی باگ 🐞: عالی بود👌🏼خب دیگه شرارت کافیه😉 دستبند اسمان خراش رو گرفتم و شکوندم... شدوماث 🦋🦚: نهههههههههههه🤬🤬

لیدی باگ 🐞: *همون دیالوگ های همیشگی*... خداحافظ پروانه کوچولو... میراکلس لیدی باگ💫💫 الفردو : من کجام؟! 🤨😦 دراگون خشمگین🐉🐻: *همون لیدی دراگون خودمون چون معجزه گر جدید گرفت اسمش عوض شد* با... یعنی چیزه اقای الفردو شما توسط یه نفر شرور شده بودین... نو و الانم به لطف لیدی باگ و کت نوار و بقیه حالتون خوبه نو لیدی باگ 🐞: زدم رو شونه اش و گفتم: همچنین تو😉✌🏽الفردو: باشه فهمیدیم نو فقط بگین ایزابلا کجاست نو؟! دراگون خشمگین 🐉🐻: خب... ایزابلا رو من بردم یه جای امن هنوز هم اونجاست نو خودش بعدا میاد... لیدی باگ 🐞: راستی بچه ها شما برین همون جایی که بهتون معجزه گر دادم بعدا میام پیشتون... کت نوار تو هم اقای الفردو رو ببر توی خونش کت نوار 🐾: اطاعت بانوی من😉... همه رفتن... دراگون خشمگین 🐉🐻: معجزه گرهارو در اوردم و دادم به لیدی باگ... بعد از توی جیبم یه شکلات در اوردم و دادم به چاو و لانگ لیدی باگ 🐞: امروز عالی بودی ایزابلا👌🏼ایزابلا🐻: مرسی ☺ لیدی باگ 🐞: معجزه گر اژدها رو توی یویوم گذاشتم یه نگاه به...

استراحت😐✌🏼💜

یه نگاه به معجزه گر خرس و یه نگاهم به ایزابلا انداختم... گفتم: میدونی ایزابلا به نظرم بهتره معجزه گر خرس دسته تو بمونه🙂 ایزابلا🐻: چی؟! تو میخوای به من یه معجزه گر بدی؟! 😨 لیدی باگ 🐞: اره🙂 با اینکه بعد از رفتن ما دیگه شروری اینجا در کار نیست ولی بازم میتونی به مردم کمک کنی! چاو هم میتونه کنارت باشه که کمی از تنهایی در بیای🙃 ایزابلا🐻: من... چاو 🐻: ولی استفاده از معجزه گر عوارضی داره😕 لیدی باگ 🐞: یعنی چی؟! چاو 🐻: معجزه گر تقریبا خرابه جوری که... خب هرکسی ازش استفاده کنه.... یکم شرین عقل میشه 😪 ایزابلا🐻: یعنی یه جورایی دیوونه؟! لیدی باگ 🐞: وایی پس با این حساب نمیتونم تورو به خطر بندازم ایزابلا 😟 ایزابلا🐻: خب میدونی زیادم این برام مهم نیست😕 همینکه چاو پیشم باشه تا دیگه تنها نباشم خودش کلی نه؟! بعدشم سعی میکنم از معجزه گر زیاد استفاده نکنم لیدی باگ🐞: مطمئنی؟! ایزابلا 🐻: اره لیدی باگ 🐞: باشه پس مراقب خودت باش برو پیش بقیه من دیگه باید برم... ایزابلا🐻: ممنونم لیدی باگ که بهم اعتماد کردی🙂 لیدی باگ🐞: خواهش میکنم 🙃 ... و رفتم...

تموم🤍🙌🏻 ناظر جاننن من منتشررر کن😕💜 تا نتیجه برو چالش 💜