من و جانگ کوک ‌1

خب خب خب تست ی براتون اوردم عالی امید وارم خوشتون بیاد لطفا نظر بدید

خب سلام اسم تو می سو و ایرانی هستی ولی واسه بورسیه ی تحصیلی رفتی کره و همچنین دیدن بی تی اس 😀 تو عاشق جانگ کوکی و واسه دیدنش لحظه شماری می کنی یه روز که داری میری مدرسه یهو می بینی کلی خبر نگرار جلوی مدرسه جمع شدن و خیلی ادم اونجان میری تو و یهو می بینی که ... وای وای وا خدای من اون اون😨😨😨

اون اون بی تی اس وای نه من باورم نمیشه وای خدا جانگ کوک بعد رفتی جلو جلو تر که یهو دیدی جانگ کوک نیست گفتی وای پس کوکی من کجاست که یدفعه یکی زد پشت شونت و گفت هیس یا دستتو گرفت و رفتیدحیات پشت مدرسه دستتو کشیدی گفتی تو کی هستی گفت یعنی تو نمی دونم من کیم ؟؟

گفتی نه مگه با این ماسکی که زدی میشه فهمید جانگ کوک: اها یادم رفت برش دارم الان برمی دارم وقتی اون صورت و دیدم دلم می خاست بمیرم حتما می خواید بپرسید چرا؟ چون اون جانگ کوک بود عشق من بود وایی دارم می میرم

بعد یهو به خودت اومدی گفتی وای تو کوکی هستی ولی چطور تو تو چرا اونجا نیستی ؟؟ منو از کجا می شناسی اصلا این واقعه وای خدا جانگ کوک: اوه اوه یواش یواش تند نرو یکی یکی جواب سوال اولت چون حوصله اون مرا سم نداشتم و اینکه جواب سوال دوم ت""

من تورو خزیاد نمی شناسم ولی با این حال با این حال تو: بااین حال چی چی زود باش بگو دیگه؟؟ خب ببین اینجا راحت نیستم میشه بریم بیرون تو : بله البته بریم خب اینجا خوبه بگو کوک : باشه میگم خب راستش من توی این مدرسه هستم تو: چی ؟ صبر کن هنوز مونده خب راستش همونطور که گفتم من تور زیاد نمی شناسم من توی شیفت مخالف تو استم برای همین تو منو ندیدی و لی من همیشه وقتی از مدرسه میو مدی بیرون تو می دیدمت فکر کنم تا الان متوجه منظورم شدی تو: نه نشدم

کوک: ای بابا بابا میگم من از وقتی دیدمت یک دل نه صدل عاشقت شدم وای اخیش بالاخره گفتمش تو : چی من تو تو عاشق من وای ی خدا حتما دارم خواب می بینم نمی تونم باور کن منم عاشق توهم منک خیلی بیشتر من اصلا دیوونه دیوونه ی توهم