من با ناز اومدمممم خوش اومدم
از زبان هینا: پدرم: ت.. تو... مادرم: بگو دیگه بچمو نمیه جون کردی مرد.. پدرم: تو فرشته ی مرگی. تو یه جورایی قدرتی داری بتونی بکشی من:تو دلم « جانمممم! وادافاخ یعنی چی من که خودم از کشت و کشتار بدم میاد:|» من: خ... خب این یعنی چی؟
پدرم هینا یادته ی روزی اومدی گفتی بابا 7نفر داشتن از پشت بام ها میپریدن این ور و اون ور من: اره ولی گفتید خواب زده شدی
پدرم: ن هینا درست بوده اینا همین خون آشامان من: من الان باید چیکار کنم؟!
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
اقا کی میزاری جون به لب شدم😐🤌🏻
واقعا عالی
پارت بعدم بزاری💜
لطفا زودر بنویس