نکته کارتون های بچگیمون💜💜

بر اساس داستان این دو انیمیشن، آریِل دختر پادشاه تریتون بوده و هرکول نیز پسر زئوس است. در اساطیر یونان، پادشاه تریتون پسر پوزئیدون برادر زئوس است. به این ترتیب، رابطه ای فامیلی میان هرکول و آریِل شکل می گیرد.

دوردست ها، نبردهای شجاعانه با شمشیر، سخنان جادویی، شاهزاده ای در لباس مبدل. اینجا جایی است که او شاهزاده «چارمینگ» را ملاقات کرد، اما او تا قسمت سوم نمی تواند بفهمد که او خودش است.” این آواز که توسط «بِل» خوانده می شد، ما را به یاد داستان علاء الدین می اندازد. علاء الدین در وهله نخست شاهزاده «جازمین» را از بند نجات می دهد و سپس با استفاده از جادو، اصل و نصب نه چندان خوب خود را زیر لباس یک شاهزاده پنهان می کند.

کلاه اندی در نخستین قسمت از مجموعه داستان اسباب بازی، بسیار شبیه به کلاه شخصیت جسی در داستان اسباب بازی ۲ بود. به علاوه، نخستین صاحب جسی همان کلاه را داشت. اما این کلاه چگونه به اندی رسیده بود؟ به نظر می رسد خانم دیویس یا همان مادر اندی کلاه را به پسرش داده باشد. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که مادر اندی نخستین صاحب جسی بوده است.

یکی از پری های دریایی که دوست شخصیت «پیتر پَن» بود، بسیار شبیه به مادر آریل به نظر می رسید. رنگ موها و دم «آتنا» دقیقا همانند آریل بود. پری های دریایی در کارتون پیتر پن، همواره از کاپیتان هوک واهمه داشتند.در دومین فیلم پری دریایی، ما متوجه می شویم که کاپیتان هوک آتنا مادر احتمالی آریل را کشته است.

اگر به آن ها دقت کنید، شباهت های بسیاری مانند علاقه به رنگ زرد و دوست داشتن مردان مشکل دار را مشاهده می نمایید. جین همانند بِل، با رفتاری مهربانانه و توام با صبر با تارزان برخورد می کند. نکته جالب دیگر اینجاست که جین همان وسایل چای خوری بِل مانند قوری و فنجان را در اختیار دارد.

جنیفر لی کارگردان انیمیشن «یخ زده» (ملکه برفی) اظهار داشته که پادشاه و ملکه «آرِندِل» در حال رفتن به عروسی در پادشاهی کشور همسایه بودند. راپانزل و فلین در روز تاجگذاری السا دیده می شدند. به نظر می رسد که حاکمان آرندل در حال سفر با کشتی به سوی عروسی بودند که در طوفانی سهمگین کشته شدند.

کشتی دیده شده در پری دریایی کوچک متعلق به پادشاه و ملکه آرِندِل بود

کریس باک یکی از کارگردانان انیمیشن «ملکه برفی» و کارگردان «تارزان» اظهار داشته که پادشاه و ملکه آرندل در حادثه کشتی کشته شدند. اما آن ها به یک جزیره استوایی هدایت شدند و در آن جا خانه ای درختی ساختند. پس از آن که ملکه پسری به دنیا آورد، یک پلنگ به آن ها حمله کرد و خانواده را کشت. تنها پسر کوچک زنده ماند و السا و آنا صاحب برادری به نام «تارزان» شدند.

در پنج دقیقه نخست این انیمیشن، داستان عشق کارل و همسرش روایت می شود که کاملا واقع بینانه به نظر می رسد. در ادامه شاهد چیزهای عجیبی مانند حرف زدن سگ ها و یا خانه پرنده هستیم. اگر فرض کنیم که این ماجرا در زندگی پس از مرگ (جایی که کارل سعی دارد همسرش را پیدا کند) رخ داده، همه چیز جور در می آید.

یک فروشنده زرنگ و دانا در اول کارتون شروع به صحبت می کند و سعی دارد چیزی به شما می فروشد. شما قصد دارید محل را ترک کنید و او آخرین تلاشش را با درآوردن یک لامپ از آستینش انجام می دهد. او می گوید که این لامپ معمولی نیست و به این ترتیب داستان علاء الدین را برای شما روایت می کند.