عاشق پیشه 1 تستچی

از زبان مرینت :صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم دست و صورتم رو شستم و صبحانه‌ام رو خوردم و رفتم سراغ لب‌تاپم که دیدم یک پیام از طرف یک ناشناس دارم نوشته بود اگر میخوای دوستت الیا صدمه‌ای نبینه به این آدرس ******بیا (مثلا آدرس هست) ساعت 11:30باید اینجا باشی رو نگاه کردم ساعت

ساعت 10:30 بود یک ساعت وقت داشتم یک لباس پوشیدم (عکس اسلاید) و یک رژ لب زدم سوار ماشین شدم و راه افتادند د 30 دقیقه طول می‌کشید تا برسم پس آهنگ سنیوریتا رو پلی کردم وقتی آهنگ تموم شد رسیده بودم از ماشین پیاده شدم و به سمت آدرس رفتم که به یک کوچه باریک رسیدم که خیلی هم تاریک بود با ترس رفتم داخل کوچه که الیا رو دیدم که دهنش بسته هست و یک نفر پشت الیا ایستاده (بخاطر اینکه راحت تر بشه علامت مرینت اینه+) +ترسو چرا پشت الیا قایم میشی که گفت بهتره کاری نکنی تا عصبانی شم حالا دستات رو ببر بالا و روی زوین بشین و تکون نخور تکون بخوری دوستت اون دنیاست منم دستام رو بردم بالا و روی زمین نشستم

که اون ناشناس اومد نزدیک تر و الیا رو ول کرد منم بخاطر اینکه به الیا صدمه‌ای نزنه از جام تکون نخوردم الیا هم نمیخواست بره +برو اونم رفت که ناشناسه هم نزدیک تر میشد و آروم نشست کنارم و و دستمالی که توی دستش بود رو گذاشت جلوی دهنم فهمیدم میخواد بیهوشم کنه پس نفس نکشیدم اما بعد سه دقیقه دیگه نتونستم تحمل کنم و نفس کشیدم که بعد چشمام سیاهی رفت و چیزی نفهمیدم از زبان آدرین :بالاخره فهمیدم برادرم سادرین رو کدوم خانواده کشتن اون خانواده یک دختر دارن من اون رو خوب زجر میدم اسم دختره مرینته بعد از کلی تحقیق فهمیدم بهترین دوستش کسی به نام الیا سزاره و بعد آدرس خونه سزار و شماره تلفنش رو پیدا کردم و اون دختره رو گروگان گرفتم و همه چی درست پیشرفت و مرینت رو بغل کردم و گذاشتمش توی ماشین و خودمم سوار شدم و رفتم به طرف عمارتم و مرینت رو بردم توی اتاقی که نزدیک به اتاق خودم بود نمی خواستم فرار کنه باید زجر بکشه اما خداییش خیلی پسر کشه و بالاخره به این فکرا مرینت رو روی تخت گذاشتم و کیفش رو برداشتم وبردن توی اتاقم و وسایلش رو روی میز خالی کردم داخل کیف پول و موبایل و یک برگه تا خورده بود تا رو باز کردم که دیدم توش نوشته

اميدوارم خوشتون اومده باشه سعی میکنم پارت بعد رو زود تر بزارم اگر خوشتون اومده لایک و کامنت بزارید ممنون از همه شما عزیزان