بریم معرفی داستانم

اول از همه این و بگم که میراکلس نیس اما از داستان های بعدی میراکلسی هستش

راستش درباره ی هیچ کارتون یا شخصیتی نیست و این داستان واقعی هستش اما به مشخصات دیگه ایی

دو تا پارت هستش اما خیلی رمانتیکه یعنی د*و* س* پ*س* ر * د*و* س * د*خ*ت*ر*ی اما پایان اش با واقعیت فرق داره حالا مهم نیست برای کی اتفاق افتاده بریم معرفی شون کنم😊😊😊

داستان اول از همه از یک دختر به نام ملیکا شروع میشه توی خارج هستن ویژگی هاش: مهربان ، تو دل برو و عاشقه و شیطون سن : ۲۲ عکس اسلایده

یادم نمیاد پسره رو معرفی کرده باشم یا ن خوب اسمش علیرضا ست ویژگی: خوش اخلاق شیطون تا یک کاری رو انجام نده بیخیال نمیشه سن : ۲۵ عسک اسلایده

اها یادم رف درسته پسره بازیگره خوب چیکار کنم دیگه پیدا نکردم ببخشید شغلش تو داستان بازیگره دختره هم مزون لباس داره درست نوشتم🤔 تو خارج آن توی کشور آنتالیا هستن ببخشید اگر بد شد راستی یادم رفت بگم دوستم ام کمکم میکنه توی داستان ها محدثه جونم امشب یا فردا اولین پارت میدم هنوز شرو ع نکرده دستم درد گرفت 🤐😶