عشق بی پایان🥺❤🩹
پارت1️⃣
تازگیا بود رفته بودم کره و دوست من اونجا زندگی میکرد دوستم برام آدرس ایمیل کرد حدودای ساعت 2و3 ظهر بود من دنبال آدرس خونه دوستم بودم داشتم توی کوچه ها میگشتم یهو از یکم جلوتر صدای جیغ یه زن و شنیدم دویدم سمتش متوجه شدم ینفر کیفش رو زده
به زنه اصلا نگاه نکردم دنبال اون مرد رفتم و کیف رو ازش گرفتم و مرد و تحویل پلیس دادم برگشتم همونجایی که اون زن بود بیچاره داشت گریه میکرد و میگفت همه مدارکم تو اون کیف بود از صداش انگاری سنش بالا بود دلم براش سوخت رفتم جفتش و بهش گفتم اصلا نترسید مدارکتون رو نجات دادم.
سرش رو اورد بالا و بهم نگاه کرد
چ چ چ چی چی ها غیر ممکنهه یعنی اون...
مسییی کیوتم😘💜
عالیییییی، 😍😍😍😍