

مرینت به ادرین میگوید:ادرین تا چند روز دیگه بچمونو باید بفرستیم مهد کودک و هنوز جایی که می خوایم بچمون تو اونجا باشه را انتخواب نکردیم.ادرین گفت:عجله نکن.می خوای الان من و تو بریم بیرون تا مهد کودک پیدا کنیم؟من چند تا جای خوب می شناسم.مرینت گفت:باشه بریم.بعد از اینگه کلی چرخیدند مهد کودک مد نظر خود را پیدا کردند.به اسم مهد کودک لاله.انها با مسعول

انجا حرف زدند و مرینت گفت:ما می توانیم از فردا بچمونو بیاوریم.مسعول انجا گفت:باشه اسم معلمشم هاله هست.مرینت وقتی رسیدند خانه به زیر لبی گفت:امروز تولدمه.هیچکس یادش نیست.ادرین که یادش بود از قبل برنامه ریزی کرده بود.او برای مرینت سگ پامرانین گرفته بود.مامان مرینتم براش ایفون 13 گرفته بود و بابای مرینت براش هد فون گرفته بود.همه چیز اماده بود.

مرینت که امد از پله ها پایین وقتی دید همه چیز تولدد اماده است از خوش حالی جیق زد و گفت:مرسی که به یادم بودیند.ادرین گفت:حالا بیا اینجا.تو بگو اول چی کار کنیم.مرینت گفت:عکس بگیریم.من میرم ماریا را بیاورم.مرینتبا ماریا بر گشت.عکساشونو که گرفتند مرینت شمعش را فوت کرد و 31 ساله شد.ادرین گفت:من 35 سالمه و تو از من 4 سال کوچک تری.مرینت گفت:اره می دونم.

مرینت گفت:وقته کادو باز کردنه.ادرین گفت:مال من اخرین کادو باشه.مرینت گفت:باشه.که یهو یکی در زد.مرینت گفت:من درو باز می کنم.مرینت درو واز کرد و گفت:الیا تویی .دلم برات تنگ شده بود.الیا گفت:راستش یه خبر خوب دارن.من هم یه بچه هم سن بچه ی تو دارم ولی پسره.اوردمش تا با ماریا کوچولو بازی کنه.مرینت گفت:خیلی برات خوش حالم.اسمش چیه؟الیا گفت:اسمش هیراد هست .مرینت گفت:چه اسم قشنگی.الیا گفت:مرسی.نینو امد و به ادرین گفت:خیلی ناراحت شدم وقتی فهمیدم پدرت فوت کرده.ایشالا روهش پایدار باشه.ادرین گفت:مرسی.مرینت گفت:کادو هارا باز کنیم؟همه گفتند:بله.مرینت اول از همه مال الیا را باز کرد و گفت:مرسی که برام بولوتوس خریدی.الیا گفت:خواهش.وقتی کادو ی همه را باز کرد مال ادرین را باز کرد و از خوش حالی گفت:سگ پامرینین مرسی.ادری گفت:خواهش عزیزم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعدییییییی لایک کردممممم❤❤❤❤
اکی
ممنونننننن 😊😊
🥺
****************
عررر خیلی قشنگ بود
اجی ماهانا اسکایپ ریختی؟
چجوری آجی؟
آجی برو تست آخرمو ببین🥺
برات که نوشتم چجوری اسکایپ بریزی