8 اسلاید صحیح/غلط توسط: 김제니♥️ انتشار: 3 سال پیش 126 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
صلمممممم خوبیننننننن؟؟؟؟
خوب صلم صلم خوبین؟ من پارت ¹¹ رو خیلی کم نوشتم ببخشید ولی این پارت رو بیشتر مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد❤بلایک خوشگلم🥺کامنت یادت نره😐😌خوب بصه بریم برا داستااانن🥰🥰
از زبان شین هه=.....دیدم یه نفر با موهای بهم ریخته و چهره ی عصبانی اومد داخل اتاقم......بعدش ترسم بیشتر شد.....😳😳😳اون شخص موهاشو زد کنار و دیدم....او....اون...که....آیوهستش بعد ترسم ریخت شین هه:سلام چیه؟ اول صبحی سکته ام دادی با این وضعت😐😬 آیو:سلام واقعا؟ مگه من چمه؟ شین هه:یه نگاه توی آینه به خودت بندازی بد نیس آیو:خو باشه.....آیو رفت جلوی آینه وایساد و با صدای بلند گفت:واییییییییییی خدااااااا جونمممممم من که شبیهههههه جن هااااا شدممممم😳😳😳😳😳 شین هه:واییییی لال شی تو...کر شدممم..... آیو:خیلی خوب اینا رو ولش تو با کسی قرار میزاری؟ شین هه:آیو زده به سرت اول صبحی؟ آیو:تو جواب منو بده سوال رو با سوال جواب نده اوکی؟ شین هه:خیلی خوب باشه خیر با کسی قرار نمیزارم و اگه بزارم اولین نفر به تو میگم....آیو:آره جون عمت پس قرار نمیزاری این کیه اول صبحی پیام داده؟ها؟....شین هه:کی پیام داده؟؟ آیو:عشقت آقای جعون جونگ کوک دیگه.....شین هه:هن؟ عشقم؟ بده ببینم چی گفته؟...آیو:بگیر من میرم پایین شما هم وقتی با عشقت حرف زدی لطفا کن بیا بای....شین هه:عاا خیلی خوب باشه بای......از زبان آیو=ههه فکر کرده من نمیدونم با جونگ کوک قرار میزاره برا همین که مطمئن شم رفتم پشت در ایستادم و حرفاشونو گوش کردم(مکالمه ی شین هه و جونگ کوک) شین هه:سلام جونگ کوک خوبی؟ کوک:سلام مرسی خوبم تو خوبی؟ شین هه:ممنونم خوبم راستی کاری داشتی پیام دادی؟ کوک:عاا خوب اره کار داشتم راستش امروز ساعت چند وقت داری؟ شین هه:اممم برای امروز خوب ساعت ۳ خوبه؟ کوک:عالیه پس ساعت ۳ میبینمت فعلا👋🏻👋🏻🖐🏻🖐🏻 شین هه:فعلا🖐🏻👋🏻
همچنان از زبان آیو=خوب خوب پس ساعت ۳ قرار داری😈😈😈😈بعدش سریع رفتم پایین الکی خودمو مشغول غذا خوردن کردم🤭🤭🤭و دیدم شین هه ذوق زده اومد پایین و بعد صبحانه رو که خوردیم من بیکار بودم و ساعت نگاه کروم دیدم ساعت ۱ بعدازظهره(خوب باید بگم که پدر آیو شرکت نیست و خونه توی اتاق کارشه و شین هه هم توی اتاقشه و آیو هم توی حال،روی مبل نشسته)با خودم گفتم بهتره برم شرکت پیش جیمین حوصلم سر رفته برای همین رفتم سمت اتاقم و یه نیم تنه ی زرد و با یه شلوارک جین آبی و کفشم هم که سیاه بود رو پوشیدم و آماده شدم که برم شرکت(لباس آیو👆🏻👆🏻👆🏻)
(چند مین بعد) به شرکت رسیدم و وارد شدم و رفتم طرف اتاق جیمین در زدم....جیمین:بله بفرمایید...دستگیره رو فشار دادم و در رو باز کردم و جیمین رو دیدم که داشت روی یه برگه یه چیزی مینوشت و گفتم:سلام بد موقع مزاحم شدم؟؟ جیمین:عاا سلام آیو تویی..نه عزیزم تو مراحمی بیا بشین آیو:مرسی باشه....رفتم جلو تر و نشستم روی صندلی و گفتم:چیکار میکنی؟ جیمین:هیچی مربوط به شرکته دارم مینویسمش تو چیشد اومدی اینجا؟ آیو:اها هیچی حوصلم سر رفته بود برای همین گفتم بیام پیش تو راستی یه چی بگم؟؟ جیمین:اها کار خوبی کردی چی؟ بگو...آیو:تو میدونستی جونگ کوک با شین هه قرار میزاره؟؟ جیمین:چیییی؟؟ قرار میزاره؟؟ از کِی؟ آیو:خوب من چیز زیادی نمیدونم ولی امروز گفت که ساعت ۳ جونگ کوک رو میبینه من هم میخوام برم دنبالش تا از ماجرا سر در بیارم تو هم میای؟؟ جیمین:عه اها خوبه اره منم میام ساعت چنده الان؟ آیو:عالیههه ساعت...۱ونیم هستش تا ۳ خیلی مونده چیکار کنیم؟ جیمین:اها اره بزار من اینو بنویسم باهام میریم بیرون پیاده روی خوبه؟ آیو:باشه عالیه........
از زبان شین هه=خوب عالی شد....بزار ببینم این دختره آیو کجا غیبش زد یهو؟ زنگ زدم به آیو بعد از سه تا بوق برداشت آیو:الو بله؟ شین هه:آیو؟ کجا رفتی یهو؟ آیو:ها هیچ کجا حوصلم سر رفته بود اومدن شرکت پیش جیمین چیشد مگه؟ شین هه:اها اوکی کاری نداری؟آیو:خیر😐بای😑 شین هه:عا باشه بای😑...........
خوب تموم شد کیوتاا😈😈امیدوارم خوشتون بیاد🥰🥰با لایک و کامنت هاتون بهم انرژی بدین😉😉
...................
بابای👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
پارت بعد عالی بود
چشم مرسی 😘😀
عالی بود اجی جونم(っ.❛ ᴗ ❛.)っ
مرسی عاجویی😘🥰
عالی بید
تنکیووووو
عالی بعدی😘
مرسیی چشمم
اگه بیشتر بنویسی منم رمانمو بیشتر مینویسم برات😐❤
چشم حتما ویییی عالیه
هورا 🤾🏻🌼
🙂😐
لایک🗿📿
تنکیوووو
گود8-)فالویی بفالوح
چشم 🤾🏻🌼
تنکککفالوییی