اگه خوشت اومد لایک کن ❤
هر کاری میکردم لونا بیدار نمیشد.دستاش یخ کرده بود و نبض نداشت.نفسم نمیکشید.مطمئن بودم مرده بود.شکه شده بودم.من تنها کسی رو که داشتم رو از دست داده بودم.بهترین دوستمو از دست داده بودم.هر کاری کردم نتونستم دست از اشک ریختن بردارم.حالا من توی یه جای غریب،تنها و بی کس بودم.***(یک هفته بعد)از زبان هیون کی:مثل همیشه دخترا بهم نگاه میکردن و بهم شماره میدادن.منم مثل همیشه جلوی چشم خودشون ضایعشون میکردم.فکر کردن با لبخند ازشون تشکر میکنم.
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
های کیوتم^^🍓
میدونستی یه کافه و بستنی فروشی تاسیس شده؟:)🌸💕
اسمش بلک رز هست🍦✨
حتما بیاین😐🌹
ادرس:نظرسنجی اخرم🥑🌧
مدیر کافه و بستنی فروشی-
باشه حتما سر میزنم💜