زیبا ترین عشق (کوکی) پارت 2

کوکی = جک رو کشیدم پام گیر کرد بغل موتور موتور از اون ور افتاد منم افتادم رو اریکا 😐 اریکا = هی حواست کجاست 😡 کوکی = من در محو تماشا اریکا مونده بودم 😐اصلا نفهمیدم چی گفت 😂 اریکا = دستم رو جلوی چشماش تکون دادم گفتم هی پسر معلومه کجایی نمی خوای پاشی😕 کوکی = با تکون دادن دست اریکا به خودم اومدم گفتم آره چرا الان 😂😐 اریکا = داشتم بلند میشودم جونگ کوک دستش رو دراز کرد که بلندم کنه کنم اهمیت ندادم خودم بلند شدم لباسام رو تکوندم دیدم کارآموزا ور ور دارن منو نگاه می کردن منم داد زدم گفتم برین سر کار تون انگار تا حالا از این اتفاق ها نیوفتاده خودتون از این بدتر بودین 😕😡 بعد با جونگ کوک موتور از زمین بلند کردم دوباره بهش یاد دادم کوکی = موتور با اریکا از زمین بلند کردم دوباره یادم داد من اصلا به یاد دادن اون نگاه نمی کردم کلا به خودش نگاه می کردم خیلی خوشگل بود 😂 اریکا = کلاس تموم شد داشتم بر می گشتم دیدم دوتا دختر از کاراموزا دارن پشت دیوار حرف می زنن سوفی = لیا بنظرم کوکی رو مربی کراش داره لیا = نظر که نه مطمئن😂 اریکا = هی شما دوتا برین سراغ کار تون مگه خودتون زندگی ندارین 😡 بعد هر دوتا شون در رفتن کوکی = داشتم بر می گشتم اریکا دیدم رفتم سمتش اریکا = خیلی عصبانی بودم از اون دیدم

کوکی داره میاد سمتم اصلا حوصلشو نداشتم کوکی = چرا اینطوری نگام می کنی اریکا = فقط ازم دور شو کوکی= مگه چیکار کردم اریکا= بخاطر کارای تو دارن پشت سرم حرف میزنن کوکی= چه حرفی اریکا=مثلا اینکه جونگ کوک رو مربی کراش داره کوکی تو دلش = دیگه دلمو زدم به دریا😂 کوکی = مگه نداره اریکا = ها چرا چرت میگی کوکی= مگه چیه من به تو علاقه دارم اریکا= ساکت میشی یا ساکتت کنم کوکی = خب باشه مگه تا حالا کسی بهت نگفته دوست دارم اریکا= .............😶 کوکی = پس یعنی نگفتن خب من میگم مهم نیست چقدر آدم عصبی و خشنی باشی اما من دوست دارم اریکا= اگه یه کم دیگه حرف میزد از وسط نصفش می کردم یه نگاهی بهش کردم کوکی = به حرفام فکر کن اریکا= بعد یکی از اون خنده های نمکی که همیشه میزنه زد از اون ور رفت منم رفتم سوار موتورم شدم رفتم بیرون از زبون لی یون = کوکی از پیست اومد بیرون این جا هم که خلبته بهترین فرصت برای منه اریکا = اومدم بیرون جونگ کوک رو دیدم داشت با ماسک و کلاه پیاده میرفت متوجه شدم که یه پسره ای داره دنبالش می کنه نگرانش شدم رفتم سمت کوکی

کوکی = داشتم پیاده بر می‌گشتم اریکا دیدم اومد سمتم کوکی = چیزی شده اریکا = سوار شو کوکی= برای چی اریکا = میگم سوار شو یعنی سوار شو کوکی= بعد سوار شدم سر خیابون که رسیدیم اریکا وایستاد اریکا = اصلا حواست هست بقیه تعقیبت می کنن کوکی = کی تعقیبم کرده 😐 اریکا = دیگه اونش رو خودت باید بفهمی تا جایی که میتونستم کمک کردم دیکه بقیه اش با خودت کوکی = ممنون😊 اریکا = و در ضمن هیچ وقت اینطوری نگام نکن بدم میاد😑 کوکی = باشه😅 اریکا = خدافظ کوکی = خدافظ و به حرفام فکر کن بعدش اریکا رفت منم برگشتم خونه از زبون لی یون =

آخه اون دختره از کجا پیداش شد 😑 همه چی رو خراب کرد دوباره باید جونگ کوک رو تعقیب کنم تا گیرش بیارم 😑 توف تو این شانس 😑اریکا = برگشتم خونه همش یاد حرفای جونگ کوک می‌افتادم بعد یاد اون حرفایی که به خودم میزدم من هیچ وقت عاشق نمیشم😐 (این حرف اریکا واقعیه 😂) مخم کلا تعطیل شد بعد رفتم حموم بعد هم اومدم گرفتم بخوابم خوابم نبرد😐😑 رفتم تو گوشی برای خودم ول چرخیدم مرحم درد من اینستا عه (خب واقعا میگم من از اینستا متنفر اونایی که مثل من از اینستا متنفرن تو نظرات بگن😂😐) بعد دو ساعت خوابم برد کوکی =

وقتی رسیدم خونه هرکی سر کار خودش بود بی سر صدا داشتم میرفتم تو اتاقم یهو یکی از پشت لباسم رو گرفت😓 دیدم جینه جین = تا الان کجا بودی کوکی= بیرون جین = میدونم بیرون بودی بیرون کجا بودی کوکی= یه کلاس ثبت نام کردم رفتم اونجا😑 جین = کلاس چی همون لحظه تلفنم زنگ خورد کوکی الان پرسش میزارم کنار اما تو هنوز باید جواب پس بدی 😕 کوکی = بعد فرار کردم رفتم تو اتاقم تا فردا داشتم بال در میوردم 😄 یعنی چی قرار جواب بده ولی مطمئنم اونم بلخره نسبت به من علاقه پیدا می کنه 😍 یاد اون موقع افتادم یعنی کی داشته تعقیبم می کرده 😶😓 لباسام رو عوض کردم رفتم بیرون تو حال رو مبل نشستم به فیلمی که جیمین داشت نگاه می کرد منم نگاه کردم یه دفعه جین اومد بالا سرم ول کن نبود البته حق هم داشت جین = خب داشتی می گفتی کوکی = دارم میرم کلاس موتور سواری حالا ول می کنی جین = موتور سواری برای چی😕 کوکی = دیکه طاقت نیاوردم شروع کردم به گفتن بخاطر اینکه عاشق مربی اون جا شدم بعد جین زد زیر خنده 😐 بقیه هم همین طور جیمین = پس که عاشق شدی 😂 تهیونگ= چیکارش دارین بچه عاشق شده دیگه نامجون = همین رو کم داشتیم 😐 شوگا = چیز مهمی نیست 😑 جیهوپ = حالا کی هست کوکی = اسمش اریکا عه جین = اونم دوست داره کوکی = نه بیشتر دوست داره تیکه پارم کنه😂 همه با هم = ها😐 تهیونگ= یعنی چی کوکی = خب اریکا دختر خیلی خشنیه اخلاقش با دخترای دیگه فرق می کنه جیمین= یعنی خواسته کوکی = آره قرار شده به حرفام فکر کنه (کی قرار شد من که قراری ننوشم 😐😂) نامجون = کی باهاش آشنا شدی کوکی = همه چی رو درباره فن سایت تعریف کردم نامجون = خوبه بهت گفته بودم بیرون نرو😑 کوکی = ولی در عوضش با اریکا آشنا شدم جیهوپ =بیان شام بخورین (این دفعه جیهوپ غذا درست کرده ) کوکی = بعد از غذا حسابی خوابم گرفته بود رفتم خوابیدم

صبح از خواب بیدار شدم با بقیه تمرین کردم تازه اهنگ جدید مون تموم شده بود فعلا کاری نداریم ساعت پنج شد مثل جت لباس پوشیدم این دفعه منم با موتور رفتم(نکته بی تی اس چهار تا موتور دارن که به پول ایران هر کدوم 350 میلیون پولشه من درباره این چیزا اطلاعات زیاد دارم گفتم تا شما هم بدونین 😂) رسیدم اونجا اریکا هم بود رفتم پیشش سلام کردم اریکا= سلام کوکی = به حرفام فکر کردی اریکا= آره کوکی = تا خواستم حرف بزنم بقیه اومدن تا آخر کلاس هیچ اتفاقی نیافتاد 👈 میریم سمت در خروجی کوکی= اریکا میای بریم بیرون اریکا= نچ کوکی= لطفا اریکا= باشه کوکی = فقط قبلش مسابقه دوست داری اریکا= جون میدم برای رقابت کوکی= خب پس تا سر خیابون مسابقه اریکا = مسابقه مگه تو نگفته بود موتور سواری بلد نیستم 😐 کوکی = بلدم فقط بخاطر تو اومدم اینجا حالا هم بیا بریم اریکا = بعد تا سر خیابون مسابقه دادیم من بردم کوکی= تو بردی بهت تبریک میگم اریکا= معلومه که من میبرم کوکی = بریم غذا بخوریم من که بدجور گشنمه اریکا = بریم کوکی = فقط با موتور من بریم اریکا= اولن نه دومن موتور مو کجا بزارم کوکی = پشت سرت رو نگاه کن یه پارکینگ عمومی هست بعد موتور اریکا بردم گذاشتم تو پارکینگ اومدم اریکا = خب اینم از موتور راحت شدی😑 کوکی = آره چه جورم 😂حالا سوار شو اریکا = باشه کوکی = راه افتادم همون لحظه کرم ریختنم گرفت😂 موتور رو تکون دادم اریکا یهو از پشت بغلم کرد اریکا = همین طوری داشتیم می رفتیم یهو موتور تکون خورد منم بی عراده جونگ کوک رو بغل کردم 😐 کوکی = رسیدیم میتونی ولم کنی اریکا = منم بدون یه کلمه حرف پیاده شدم

کوکی = اریکا چرا انقدر خشنی اریکا = خب اخلاقم اینطوریه کوکی= اما بنظرم قلبت مهربونه خشن نیست دست اریکا رو میز بود رو گرفتم دستش رو کشید اریکا = چیکار می کنی 😡 کوکی= یه دقیقه میتونی خشن نباشی 😑 اریکا = خشن بودن من چه ربطی به این داره که دستمو می گیری😡😐 کوکی = خب به حرفام فکر کردی اریکا=گفتم که آره کوکی = جواب اریکا = جوابی ندارم کوکی = چشمام رو مثل بچه گربه کردم براش تا بگه😂 اریکا = اینطوری نگام نکن بدم میاد 😑 خیل خب باشه جواب میدم فقط این اخلاق لوس بودنت رو بزار کنار کوکی = باشه اریکا = اول اینکه تو مطمئنی می خوای با دختری مثل من باشی کوکی = آره 😊 اریکا = یه فرصت هم بیشتر نداری کوکی = باشه بعد یکم سرم و بردم جلو لپ اریکا بوسیدم مثل گوجه قرمز شد 😂 بعد غذا رو آوردن خوردیم بعد برگشتیم دم پارکینگ موتورش رو برداشت داشت میرفت اریکا اریکا = بله کوکی = نمی خوای شمارتو بهم بدی بعد شمارش رو بهم داد منم شمارمو بهش دادم خدافظی کردیم رفتم خونه خیلی دیر وقت شده بود همه در خواب بودن 😂 منم رفتم خوابیدم اریکا = برگشتم خونه خیلی دیر وقت بود لباس عوض کردم گرفتم خوابیدم

از زبون نویسنده = حدود یه هفته میگذره اتفاق خواستی نمیوفته اریکا دیگه کلا عاشق کوکی شده 😍😂 رفتارش هم دیگه با کوکی خشن نبود الانم باهم رفتن بیرون 👈 کوکی = هین طوری برای خودمون داشتیم دور میزدیم اریکا اریکا = بله کوکی = رنگ مورد علاقه ات چیه اریکا = آبی .........چرا پرسیدی کوکی = خب باید همه چی رو درباره عشقم بدونم 😊 اریکا = فرصت نشد بپرسم چند سالته کوکی =23 اریکا = یعنی سه سال ازت کوچیک ترم کوکی = میدونستی خیلی منحصر به فردی اریکا = آره یجورایی 😅 تو هم همین طور هر پسر دیگه ای بود با اون همه تیکه بی توجهی ولم کرده بود 😂 کوکی= خب من به کسی گیر بدم ولش نمی کنم 😂 بعد پیشونی اریکا بوسیدم از هم خدافظی کردیم اون رفت خونه خودش داشتم بر می گشتم که یهو یه کی از پشت دهنمو گرفت

خب اینم پارت دو دوباره جای حساس کات کردم😐 تا پارت بعدی خدافظ کامنت فراموش نشه دوستون دارم فعلا بای😘