مدرسه من تستچی P3🗿

یه دختر خیلی خفنننننن که بهش میخورد بزرگتر از ما باشه اومد تو و سلام کرد و بعد رفت سمت ممد و کفت خوبی؟ ممد هم گفت مرسی خوبم ماهم داد عههههه زن ممددددددد سلام زن ممدددددددد آهنگ خوندیمو رقصیدیم آرمیا باتر میخوندن😂 بیلینک ها بومبیا میخوندن😂 میراکلور ها هم آهنگ نمیدونم چی چی رو میخوندن😐😂(به قرآن اسمش یادم نی شما اگه یادتونه بگید پیلیز براتون ۱ بازدید میزنم😂😂😂😂) که ممد زد حال زد گفت ما فقط همکاریم😐 همکار چیههههه آخه😐 شش

کاربرا بعد کلاس ریختن سر حنا یعنی تمام دخترای تستچی آجیش شدن غیر من😐🤦🏻‍♀️ آخه اصن نمیرفتن کنار که 😐 ماهم حوصلمون تو صف سر رفت رفتیم بلاگ بزنو بکوبی داشتیمااااااااا که یه لحظه کاربر امیلی یه چیزی گفت قبل از تستای کیپاپ و.... چی بوده؟

همه تپ فکر فرو رفتیم چشتون روز بد نبینه دوییدیم سمت ممد که اونور داشت نوشیدنی میخورد حالا ماهم یه ارتش دنبال ممد میدوییدیم ممد هم همینجوری فرار میکرد آخر زیر دستو پا له شد قشنگ😂 یعنی لواشک شده بودااا😂 خلاصه بردیمش پیش حنا حنا گفت عهههه ممد چرا لواشک شدی؟

حنا اومد یه تلنبه برداشت شروع کرد باد زدن🗿(اصغفر الله ذهن کثیف خود را بشویید پیلیز🗿📿) ممد هم باد شد اومد یه یا خدا گفت و بعد گفت مشکلتون با من چیههههه چرا میخواید منو بکشیدددد؟ من میخواستم فقط یه نوشیدنی بخورمممم همیننننننن ماهم گفتیم خب ممد اگه یه حا میموندی ما سوالمون رو ازت مث آدم میپرسیدیم دیگه

گفت خب حالا سوالتون چیه ؟ پرسیدیم ممد قبل از تستای کیپاپ و غیره قبلا چه تستایی بود؟ ممد گفت بشنید تو آلاچیق خودش هم روی صندلی پارک نشست گفت در روزگاران قدیم... که پریدم وسط حرفش گفتم ممد مث آدم حرف بزن گفت باشه بابا گفت قبلا تستچی فقط جای داستان بود بلاگی هم نبود هیچی نبود همهههه داستان ها راجب میراکلس بود آقا یه چیزایی مینوشتن ایناااا تا بعدا پیش رفت کردن بعدش تستای طنز اومددد بعد تستچی تبدیل به سایت شد و بعد کیپاپر ها اومدنو ما پیشرفت کردیم

ولی اون موقع ها هیچکی نمیومد بلاگ چون میراکلور ها حوصله نداشتن یه کاربر ازون وسط داد زد اونا الانم نمیان مث خرخونا میمونن آقا برای زایه کردن روی اونم شده ۱۵ تا میراکلور تو تستچی پیدا کردیم وقتی داشتیم میرفتیم خونه یه چیزی تن حنا دیدیم اوننننن....