
سمام سلااااامممم من اومدم با پارت نهم که توی این پارت هویت گربه و کفش دوزک فاش شده از الان بگم گاهی هم برای اینکه اسون تر نشون بدم کی چی میگهاین طوری میزارم پیکسی🌸 گربه🐱 کفش دوزک🐞 واتر گرل خب بریم سوراغ داستان راستی اینم بگم که خوشم میاد کامنت میزارید و در باره رمان نظر میدید باشههههه پس حالا شما هم نظر بدید درزم اینم بگم که با فریون هم بیشتر اشنا میشیم پسسس بریم سر داستان
(الام میخوام طوری بنویسم که انگاری واقعا دارین تو فیلم میبینین) 🐱:😲|😖:🐞 ادرین:چییییییییییییییییییییییی مرینت کفش دوزکههههههههه یعنی من انی همه وقت داشتم با کسی که عاشقش بودم تو حالت واقعی مثل فقط و فقط یه دوست رفتار میکردددددمممممممم! مرینت!:کاتریییینننن شوخیت گرفتهههههههه یکم فکر کن اصلا مممککککننننن نننییییننننن اگه مممکککننننن بببووود میفهمیدم 😢 رزیتا(کاترین):کلا از کجا میخواستی بدونی اون نقابای روی صورتتون همه چیزو پنهون میکنههههه فعلا به روی خودت نیار که چی شده باشه من خودم یه فرست برات جور میکنم که هویتت رو بهش بگی! باشه!؟_باشه😢😣 رزیتا تو زهنش:😏 اره اره همین جوری باور کن تا صاف بری تو تله ی عشق!😂(عجب زبر و زرنگه هااااا )
ز زبان راوی: لوکا و رزیتا ادرینوو مرینت رو تو WC نگه داشتن و بقیه رو یعنی:الیا نینو مارک و کارمن رو بیدار کردن و اونا هم رفتن بیرون! بعدش ادرین و مرینت رو تو اتاق تنها گذاشتن(ادرین تو اتاق خودشون مرینت تو اتاق خودشون) تا یکم با خودشون کنار بیان! وسایل تیزم هرجا که بود برداشتن😂😂😂😂😂😂😂😂😂 از این دوتا هیچی بعید نیست! نو همچین مواقعی بخواطر بی اهمیتیشون به هم پشیمونن دست به هرکاری ممکنه بزنن😂😂😂😂
وکا و رزیتا مرینت و ادرین رو تنها گذاشتن و خودشون تصمیم گرفتن که برن و تا جزیره ازادی با قایق برن حالا که هنوز یه کم وقت هست تا جشن اراعه فیلم اونا تا جزیره ازادی رفتن و برگشتن وقتی برگشتن به اتا قاشون مرینت و ادرین اونجا نبودن😨 اونا از اتاقا اومدن بیرون و یه راست رفتن سمت همدیگه و جلوی هم وایسادن و از هم پریسدن کجا میتونن برن (مرینت و ادرین و منظورشونه که کجا میتونن برن) اول رفتن کل هتل رو گشتن همه جارو هرجایی که یه ادم پشیمون میتونه بره ولی نه نبودن که نبودن هردو باهم برگشتن سرجای قبلی و باهم رفتن پشت بوم خوشبختانه پشتبوم بودن تو بقل همدیگه و به غروب خورشید خیره شده بودن! ۳ساعت قبل از زبان ادرین!:(شبیه فیلم شد هی میره به قبل😂) دیگه کم کم به خودم اومدمو از اتاق رفتم بیرون که دیدم مرینتم از اتاقش اومد بیرون و مثل ابر بهاری گریه میکنهدوییدم سمتش اومد دوبید سمتم و پرید بقلم دیگه بغزم ترکید و زدم زیر گریه😢😢😢😭😭😭 باورم نمیشد که دختری که مدتها دوسش داشتم همون دختری بود که همیشه وقتی باهام حرف میزد لکنت میگرفت!(هممممممم اصلا میدونی که کاری نداشت و راحت میشد تشخیصش دادااااااااا تو خنگ بودی و مشکل بینایی داشتی😂😂😂😂/😒 پیدی وسط یه لحظه احساسی!/اره دیگه این منم خرمگس معرکه همونی که میخواستی بگی/😑😐😒)زمان حال از زبان راوی:(ه راوی بهتره ایینا زیادی احساسیش میکنن و پیاز داغشو زیادی میریزن نکه خیلی از پیاز خوشمون میاد😑) وقیتی ادرین و مرینت رزیتا و لوکا رو دیدن اول به هم نگاه کردن و بعد از جایی که نشسته بودن بلند شدن و دست همو گرفتنو رفتن سمت رزیتا و لوکا و با هم گفتن(هرفای همو کامل میکردن! اول ادرین بهد مرینت اینجوری)😄: واقعا ازتون ممنونیم اگه شما نبودین م هیچ وقت به هم نمیرسیدیم ولی همین الانم کلی چالش درکاره اما بازم خیلی ممنون.
لوکا و رزیتا!:😄😅 خوب باید این کارو میکردیم وگرنه شما دوتا به هویت وابپریون و پیکسی و واتر گرل یر میدادین!😂 مخصوصا تو گربه! ادرین: ولی خوب از حق نگزریم پیکسی میشه سینیوریتای من😄 مرینت:😡 دیگه چی!؟ _شرمنده! لوکا:😠😡😤 یه بار دیگه اسم پیکسی رو بیاری از همین جا پرتت میکنم پایین!
درین:هی پسر قیرتی شدیااااااااااااا لوکا:😡 ادرین:باشه باشه بابا حالا جوش نیار😂😂😂😂😂 مرینت: کاترین! ........._بله😊_اممممممم دوس پسرت برا دختر دیگه ای قیرتی شده تو انگاری که خیلی خوش به حالته هااااااا_امممممم خوب اره خوش به حالمه! مرینت و ادرین:😞 لوکا:😄 رزیتا:😉 ادامه از زبان راوی!:بعد همه از پشت بوم اومدن پایین و رفتن سوار اتوبوس شدن و رفتن به محل برگزاری مراسم که دیدن ابر قهرمانان نیویورکم هستن جسیکا و کنی هم همینتر
وقتی برای ارعه رزیتا برای توضیح فیلم رفت روی استیجهمه ساکت شدن(یا به ابارتی لالمونی گرفتن) رزیتا اول از شخصیت های اصلی گفت و یک توضیح مختسری از فیلم داد (اها راستی رزیتا توضیح همه چیز رو داد چون جز اون کسی امریکایی بلد نبود و درزم درسته ادرینم بلده ولییییی اون چینی بلده😂😂) و بعد از سازنده ا نام برد و کنترل مانیتور پرده پشت سرشو زد تا فیلم پخش بشه و تصویری که روش اول پرچم فرانسه بود و به انگلیسی روش نوشته شده بود اکیپ فیلم سازی مدرسه دوپان فرانسه، پاریس(انگلیسی نوشته شده بود یا به ابارتی بریتانیایی) بعد هم فیلم شریع به پخش شدن کرد همه داشتن فیلم رو میدیدن بعد از اینکه فیلم تموم شد رزیتا ادامه داد:خوب همون طور که شاهدش بودید دانش اموزان مدرسه دوپان پاریس خیی برای این فیام زحمت کشیدند تا لیاقت صلح خود رو با کشور بزرگ شما امریکا نشون بدن چون موضوع پروژه ساختن فیلم با وسایل در دست رس بوده ولی طراح فیلم و دیالگ نویسمون با تمام وسایلی که در دست رسش بود زمینه ای برای فیلم طراحی کرد که فیلم رو جدا از یه کارتن و انیمیشن نشون بده! دعوت میکنم از طراح و دیلگ نویسمون! مرینت دوپنچنگ! لطفا به روز استیج بیا! و همین موقع همه مرینت رو تشویق کردن و مرینت هم قدم زنان به روی استیج رفت(حالا نمیشد قدم زنان نره بدو بدو بره؟!😂😂😂😂) بعدم رزیتا دوبلور ها و عروسک گردان های فیلم رو گفت همه یکیک یکی مرفتن رو ی سِن و همه اونا رو تشویق میکردن!(رزیتا چه نقشی داشت!؟)
بعد رزیتا از مرینت و بقیه یکی یکی دعوت کرد تا سخنرانی کنن مرینت اومد تا سخنراین کنه و گفت:سلام از همگی ممنونم هم از میز بانی گرمتون و هم از اینکه اینقدر برای صاح کردن کشورامون ارزش قاعل شدید(انگلیسی گفت ولی بعضی جاها رو که انگلیسی نداشت به زبون خودشون میگفت و رزیتا ترجمه میکرد) ولی الان از دوست خوبم کاترین یه سوال دارم! روبه رزیتا (کاترین) :تو چرا نگفتی تحیه کننده خودت بودی!؟😐(همین جوری چش دراورده بود!😂😂😂😂😂) رزیتا: امممم خوب زحمت همه چیزو شما کشیدید چه ربطی به من داره😅 _خیلی ربط داره اونقدر که الان............. و از اون ور جمعیت یکی گفت: انقدر طولش ندید کاترین بگو چی کارا کردی برای ساخت فیلم!😁 فریون بود کنی و گنجشک هم بودن ابر قهرمانای دیگه هم اون بالا داشتن تشویق میکردن کنی و گنجشک و فریون باهم داد زدن:بگو بگو بگو تو هم برای این فیلم زحمت کشیدی! رزیتا(کاترین): ای باباااااااباشه حالا که این طوره بدون رودر وایسی میرم سر اصل متلب! مرینت رو زد کنارو گفت:خوب خوب خوب باید بگم که با توجه به علاقه شما به کارهایی که من کردم باید بگم کهههههههههه......
فیلم برداری ، طراحی شکل شخصیت ها، زمان دیالگ(کی دیالگشون رو بگن) ، تنظیم صدا با من و اکیپ تنضیم موزیک ویدئوی بوده و بدون توجه به اینکه ساخت فیلمم با اکیپم بودهه و برای ساخت فیلم همممون خیلی زحمت کشیدیم!😌😋 الیا:😡 فیلم برداری!؟ رزیتا:😂😂😂😂😂😂😂 شوخی کردم بابا فیلم بداری با الیا بوده بقیه با منو اکیپم بوده😂😂😂😂😂😂😂😂
الیا:اها حالا ششششددددد😏😏😏 کل جمعیت تماشا چی:😂😂😂😂😂😂😂 رزیتا:😄😄😄 الیا:😉
خووووببببب خخخخخخوووووبببب خخخووووووببب این پارتم تموم شد فقط میتونم دیگه بگم که کامنت بزارد کیوتام بابایییییی ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ میراکولری ها پارت های بعد به زودی منتشر میشه قبلی ها هم بخونید❤💙💚💛💜💓💕💖💗💘💝💞💟👑🐞🐱🌸🐺🐝🐢
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام یه سوال خیلی مهم داشتم مگه تو پارت ششم ادرین به مرینت نگفت که دوسش داره و مرینت هم به ادرین نگفت که دوسش داره پس چرا الان آدرین گفت که همیشه باهاش مثل یه دوست رفتار میکرده پس چطوری بود که اون موقع عاشقش شد
ممنون😘
خواهش
خیلی خوب بود و پارت بعدی رو زود بزار ...
و به پارت منم سر بزن و بخونش
باشه اطم رمانت چیه!؟