های گایز! این داستان من از قسمت جام آتش هری پاتر هست. امیدوارم خوشتون بیاد (ببخشید ایموجی نمیذارم.لپتاپم ایموجی توش نیست)
من جین ویزلی هستم.اون روز قرار بود قهرمانای مسابقه اوّلین مرحله رو بگذرونن.از وقتی سدریک رو دیده بودم،یه حسی نسبت بهش پیدا کرده بودم.وقتی سدریک از چادر قهرمانا بیرون اومد حسابی استرس گرفته بودم.میترسیدم اژدها بلایی سرش بیاره.امّا خداروشکر چیزیش نشد.بعد نوبت ویکتور کرام بود.از اون خیلی بدم میاد.چون میدونم رون از هرماینی خوشش میاد و هرماینی هم همینطور؛امّا کرام باعث میشه این احساس کم بشه.حالا بگذریم.کرام هم موفق شد تخم طلایی رو برداره.بعدش نوبت فلور دلاکور بود.اون هم موفّق شد.و بالاخره نوبت هری بود.من و همه ی دوستام خیلی خیلی نگران بودیم که هری چیزیش نشه.حتی رون که باهاش قهر بود هم نگران بود.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
سلام شما در تست کلمه را حدس بزنید برنده شدید وارد پرفایلم بشید و تست ضرب المثل را حدس بزنید رو بخونید مرحله ی دوم تست کلمه را حدس بزنید هستش و توجه داشته باشید تا پایان مسابقه نامتون و عکس پروفایلتون رو عوض نکنید گمتون میکنم
سلام selina شما تو مسابقه ی من یعنی تست کلمه را حدس بزنید شرکت کردید وارد پروفایلم بشید و کامنت خودم رو تو تستم بخونید برای شماست
ببخشید ولی خیلی مزخرف بود واقعا