داستان ناروتو ب شکل دیگر ۲😁😁

برگشتمممم😁😁 کجا بودیم؟؟ آها ناروتو یکی از زنگوله ها رو میگیره و می ده ب ساسکه🔔🔔 ساسکه با تعجب میگیره: ناروتو تو خیلیی سریعی. ناروتو : ما اینم دیگ، ساسکه😜😜😜 ساسکه روشو برمیگردونه اونطرف ساسکه: حالا چ فرقی میکنه بازم ی احمقی!!!گوجه!!! ناروتو: 😏😏 ساسکه: چرا اونجوری نگا میکنی گوجه؟؟😒😒🍅🍅 ناروتو : هيچي.. همینجوری 😏😏😄😁ب من نگو گوجه!!! ساسکه: حالا هرچی😒😒 ناروتو اون يکي زنگوله رو پرتاب میکنه ب طرف ساکورا. ساکورا هم میگیردش.. با تعجب میپرسه: چرا اون يکي زنگوله رو دادی ب من..؟؟ _: چون ک ما یه تیمیم کاکاشی از شوک خارج میشه(😂🤣 ) _: خب همه تون قبول شدید! هدف کار تیمی بود ک خوب انجامش دادین..

حالا فردا صبح توی دفتر هوکاگه... هوکاگه ی سوم مأموریت رو بهشون می ده.. و مأموریتشون پیدا کردن ی گربه س ناروتو: بی خیال!!! اگ اینطوریع ک اصن من نمیام!!!😒😒 خب بعدش همونطور ک همه مون میدونیم مأموریتشون شد محافظت از تازونو ک سازنده ی پل بود

توي راه..: یدونه گودال آب میبینن.. کوراما ب ناروتو میگه: گوجه مواظب باش😏🍅🍅( 🤣🤣🤣 ) ناروتو : کوراما تو هم؟!؟!😡😡😡 آره میدونم حواسم هس🙄🙄😒 کوراما: 😏😏😏 ساسکه و کاکاشی هم مث همیشه متوجه میشن و حواسشون ر جم میکنن

بعد یکم راه اون دوتا از گودال میپرن بیرون( اسمشون یادم نمونده😅 😅😅 ) و کاکاشی ک البته بدله رو میکشن ناروتو سریع يکي از اون کونای ها رو پرت میکنه و اون دوتا دشمن جاخالی می دن ساسکه می ره سراغ اولی و ناروتو تلپورت میکنه پشت سر دومي و با تکنیک تصویر سایه ها حساب دومی رو میرسه خب و بعدش...

دشمنا فرار میکنن و کاکاشی ظاهر می شه کاکاشی: آفرین کارتون خوب بود.😁😁😁 ساکورا هم طبق معمول میگه: ساسکه حالت خوبه؟؟‌(😑😑😑) ساسکه: من خوبم. گوجه خوبی؟😏 ناروتو: چته؟؟!!😒😑 گوجه🍅🍅 نیستم!!!! ساسکه: حالا هرچی...گوجه😏😏 ناروتو: 😡😑😑😑 خب حرکت میکنن. تا اینکه زابوزا بهشون حمله میکنه.

زابوزا کاکاشی رو توی زندان آب گیر میندازه ناروتو ی کونای پرت میکنه طرف زابوزا زابوزا میخنده: حتي نمیتونی ی کونای رو درس پرت کني، گوجه!! 🤣🤣🤣و یک خنده ی شیطانی میکنه ناروتو تلپورت میکنه پشت سر زابوزا و ی شوریکن پرت میکنه. داد می زنه: چند بار باید بگممممم آخه؟؟!!!!!! گوجه نیستممممم😡😡😡من ناروتو اوزاماکی ام!!!!!نه گوجهههههه🍅🍅😎😏

شوریکن تبدیل میشه ب ساسکه و ساسکه تکنیک گوی آتشین رو اجرا میکنه ☄☄☄ زابوزا تعجب میکنه و برا اینک جاخالی بده کاکاشی ر ول میکنه زابوزا: امکان نداره..!!!!!

کاکاشی آزاد میشه و از شارینگانش استفاده میکنه و هر کاري ک زابوزا میکنه ر انجام می ده. زابوزا حسابي شوکه شده و از دیوار آب برا دفاع استفاده میکنه🌊 کاکاشی از چیدوری⚡⚡⚡ استفاده میکنه و همونطور ک میدونید آب + برق = برق گرفتگی 🤣🤣🤣 زابوزا بیهوش میشه هاکو هم میاد و ی سوزن پرت میکنه ب گردن زابوزا و بعدش با اجازه ی کاکاشی ، می‌بردش کاکاشی هم بخاطر استفاده ی زیاد از شارینگان نیمه جون میشه

(و اینجا خاندان اوچیها قتل عام نشدن و ایتاچی و پدر و مادر ساسکه و کل خاندان اوچیها زنده ن ) ساسکه و ناروتو ب کاکاشی کمک میکنن راه بره تا اینک می رسن ب خونه ی تازونو. کاکاشی دراز میکشه و استراحت میکنه ساسکه و ساکورا و ناروتو هم ب تازونو کمک میکنن تا پل رو بسازه روز بعد... کاکاشی پا میشه و نشون می ده ب ناروتو و ساسکه و ساکورا ک چطور چاکراشون ر کنترل کنن و اونا هم تمریناتشون رو شروع میکنن

خب تا اينجا چطور بود؟؟ البته هنوز تموم نشده.

ساکورا توي بار اول موفق میشه.. داد میزنه: ساسکه من موفق شدم😁🥳🥳 ساسکه هم بی توجه ب اون ب تمرین ادامه می ده. فکر ساکورا: واییی آخ چرا ب من اهمیت نمی ده؟!😡😡 شاناروووووووو ناروتو و ساسکه تا شب کنار هم تلاش میکنن و رقابت 🤣🤣😂😂 بالاخره هر دوشون موفق میشن برسن بالا درخت ناروتو ک خیلییی خسته شده روی زمین دراز میکشه ساسکه: اینجا بخوابی سرما میخوری گوجه!!! ناروتو: ت چرا اهمیت می دی؟؟!😒😬😒اینقد هم منو گوجه صدا نکن😑😑🍅 ساسکه: اهمیت نمیدم ولي اگ سرما بخوری دیگ نمیتونی بجنگی و عین ی بار اضافه میمونی ر شونه ی ما، گوجه😒😒 گوجه صدات میکنم چون گوجه ای!!🍅🍅🍅🍅😏😏 ناروتو: 😑😑 یبارم بگو گوجه ببین چی کارت میکنم!!!😠😠 ساسکه: هیچ کاري نمیتونی بکنی ..افتادی زمین نمیتونی بلند شی😏😏مث گوجه ی له شده ناروتو عصباني میشه: چ گفتی🤬🤬؟!؟!؟ اصلا... ساسکه میپره وسط حرف ناروتو: ی دقیقع ساکت شو!!! ناروتو رو بر می داره توي بغلش و ب سمت خونه ی تازونو حرکت میکنه ساسکه یکم سرخ میشه و اصن ب ناروتو نگا نمیکنه ناروتو هم سرخ میشه🤣🤣🤣🤣 ( توی این داستان موها و لباس ناروتو قرمزه و اگ صورتش هم قرمز بشه میشع گوجه فرنگی 🤣🤣🤣 )🍅🍅

خب تموم شد😁 اگ خوشتون اومد تو کامنت ها بگید پارت بعدیش ر بسازم یا نه. 😄😄 یه چالش هم داریم: عکس پروفایل این تست ناروتو با موهای قرمزه.. ب نظرتون ناروتو با کدوم رنگ مو خوشگل تره؟؟ قرمز یا همون زرد؟😁😁