سلام این یه معرفی نامه س فقط میخواستم ببینم نظرتون چیه درموردش تا ببینم آیا ادامش بدم یانه همه چی بستگی به شما داره اگه دوست نداشته باشین معرفی نامه های جدید میزارم از بقیه داستانام دیگ هیچی وقتتونو نمیگیرن برید ی سر بزنید😉
این داستان در مورد چهارتا دختر ژاپنی (ریوکا،ریوکو،ریونا،ریوسو) هستش و ریوکا از همه بزرگتره و جالب است بدانید هیچکدوم از این چهارتا ی جا بند نمیشن و همیشه در حال شیطنتن😆😈 ریوکو که از همه بزرگتره و سرپرست خونواده س(اینا یتیمن)مجبور میشه برای کار درس مدیر برنامه شدن رو بخونه چون مدیریت یکی از استعداد های ذاتیشه(وقتی خودشو چهارتا بدتراز خودشو کنترل میکنه انتظار دیگه ای نمیشه داشت😅😅😂) *--یادم رفت بگم اینا چهارقلوان و ۱۶ ساله--*
حالا ریوکا برای چند کمپانی درخواست استخدام میده (فقط کمپانی های ژاپن) اما یکدفعه با یک پذیرش از کره روبه رو میشه و قرار بر این میشه اول ریوکا بره ببینه این از کجا پیداش شده اصلا،اگه کارا اونجا درست پیشرفت،بیاد دنبال ۳خواهر دیگه ش(نقش اصلی فقط یکنفر نیست)و اونا رو با خودش بیاره هیچکس خوشحال نیست و از همه عصبی تر ریوکای بی اعصابه که میخواد بره رئیسشو جررر بده چون اونو میخواد برای تقسیم بندی بفرسته کره در حالی که اون فقط برای کمپانی های ژاپن اونم قرار داد های ی ماهه خواسته بود تا ببینه اصلا کاراش خوب پیش میره یا نه اما با ی پذیرش عجیب توی کره و یک ساله مواجه شده بود قیافه ریوکو و ریونا و ریوسا:😡😠😬🗡🔫💀 قیافه رئیس کرمو:😆😆😆(وحالا در میره تا ریوکو و ریونا و ریوسو نکشتنش) قیافه ریوکا: ...🗡🔫💀کجا با این عجله؟ من کارت دارم هنو...
...کره... : خب من اینجام... و هیچ حسی جز انفجار ندارم😠 چکمه های بلندمو کوبیدم روی زمینو حرکت کردم. ...اول میرم رئیس لعنتی کمپانیو ببینم .باید دلیل موجهی برای این کارش داشته باشه وگرنه اونو شینو سنسه(رئیسش تو ژاپن) رو میکشم منکه علاف اینا نیستم😡 آییشششش! سرمممم! یه ماهه خون نخوردم! نیاز چندانی به خون ندارم ولی وقتایی هست که فجیع خون میخوام مثل نیاز واقعی خودم یا وقتی از نهایت قدرتم استفاده میکنم یا وقتایی که ماه کامله و وقتایی که ماه گرفتگیه که دیگه تشنگیم به سرحد خودش میرسه ولی کنترلمو هر جا هز دست نمیدم ... امیدوارم ریوکو و ریونا و ریوسا سالم باشن . اگه بفهمم کسی میخواسته برای شکست دادنشون اونارو بکشه،نابودش میکنم.هرکی که باشه. فعلا که من ملکه ارشدم!...
.... یعنی چی که من از بین کسایی که نمیخواستن بیان انتخاب کردین؟ اصلا قانونیه؟ بگو اون رئیست کجاست تا تورو جاش نکشتم!😠 _ب...باور... کنید کا من خبر چندانی ندارم اما بهرحال شما انتخاب شدین چون تنها فردی بودین که شرایط درستی داشتین و البته تنها فرد بودین .همه همکاران شما برای کره و این کمپانی درخواست داده بودن(همکارای ریوکا همه از خودش بزرگترن اما همه زن هستن) پس ما چاره ای جزشما نداشتیم اما شما مجردین و البته خانم هستید این مخالف قوانین ماعه پس... دیگه رف رو مخم!از رو صندلی بلند شدم و رفتم نزدیک میزش. زانومو گذاشتم روش و دستمو بردم جلو و کراواتشو گرفتمو کشیدم: تو برای من حق نداری شرطی بزاری.اینجا فقط منم که حرف میزنم و تو فقط جواب میدی!💀 و خیلی آروم چاقوی چریکیمو از جیبم درآوردم و رو دستم تابش دادم. فهمیدی؟... _ب... ب... بب..بله😨😱 خب خوبه چون از آدمای رو مخی که مث تو ادا در میارن متنفرم به شدت!... واصلا دوست ندارم که باهاشون درگیر شم چون حوصله جنازه جمع کردن ندارم...
_هی... به نظرت این کیه؟ +من از کجا بدونم خدایی؟ ÷جدیده! نگاه کن!اون مجرده! ×مگه قرار نیود که فقط خانمهای متاهل رو اینجا راه بدن؟ %راست میگیا... ولی نگا چشاش! #اوخ نگامون کرد بیاین در ریم ب جان خودم این دختره هم آرمیه! ریوکا:آا... &ب... بله؟شما توی کمپانی کارمیکنید؟میتونم کارتتونو ببینم؟ ریوکا: آمم... دقیقا مشخص نیست اما فکر میکنم اشتباهی شده که من اینجام و دنبال رئیس این کمپانی میگردم و احتمالا اینجا استخدام شم چون فرار داد لعنتیم بدون رضایت خودم یک ساله س یعنی تا فستیوال بزرگ The best K_pop Idols. &:حواسم نبود که یهو کش ماسکم پاره شد و کلاهم افتاد.با ترس و بهت به اون دختر نگاه کردم. خنده ش گرفته بود. بقیه داشتن با وحشتی چند برابر من نگاه میکردن. گفتم:خب دیگه منو میشناسی دیگه... _باید بشناسم؟ به جا نمیارم! و ...نمیدونم چرا صورتتونو اونطوری فجیع میپوشوندین! و خنده های ریز میکرد یعنی ممکنه واقعا مارو نشناسه؟ پرسیدم:برای چی اومدی اینجا که میگی اشتباه شده؟ _ راستش که قرار بود من توی ی کمپانی استخدام بشم ولی من چون اهل ژاپنم، کمپانی های توی کشورم رو انتخاب کردم ولی سراز کره در آوردم! و میگن قراره مدیر برنامه یک گروه مشهور به اسمه...B...BS? نمیدونم دقیقا چی بود بشم و سنپای هام هم واقعا مشهورن! ولی حتی وقتس از خواهرام پرسیدم اونام نمیدونستن اینا کین؟ اسماشونم سخت بود!... دلم میخواد کمپانیو رو سر همشون با هم خراب کنم! آخ!...مثل اینکه زیاد حرف زدم لطف میکنین راه اتاق رئیسو نشون بدین؟ و حالا من جلوی خندمو میگرفتم!... اون واقعا نمیدونه ما کی هستیم؟
خب... خیلی ممنونم از اینکه همراهم بودین 😀😁😙 برای اینکه بیشتر با فضاش آشناشین(البته خیلی درام نیست این ناول.بیشتر صحنه های طنز و اکشن داره ولی جا نداشت اینجا بگم) و در آخر لطفا تو کامنتا بگید ببینم نظرتون چیه؟ ادامه بدم یا نه؟😉 خیلی ممنون از صبروحوصله تون و اینکه وقتتونو در اختیارم گذاشتین😁😙🤗 اگه دوست نداشتین قسمتیشو یا کلشو بهم بگید😁 و اگه توش اشکالی میبینید بهم بگید😜 اگه غلط املایی هم هست دیگه...😅
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
ولی یک سوال چرا همه از ریوکا ترسیدند و چرا اون صوترتشا میپوشونه؟
و باید خودشونو از بقیه افراد دور نگه دارن وگرنه ممکنه جمعیتی دورشون جمع شن و کلی بدبختی بوجود بیاد..و اونا فکر میکردن ک ریوکا آرمیه(طرفدار بی تی اسه) ولی میفهمن که این بشر حتی به زور میدونه موزیکpopچیه و اونم بخاطر شغلشه که میدونه
مرسی از کامنتت عزیزم
خیلی کامنتام کمهT~T
بازم مرسی از اینکه کامنت دادی
بقیه شم بخون لطفا😙😙
عزیزان موافقید ی داستان دیگه بزارم؟
آخه این یکی نه روی صفحه رفته نه هرکسی که انجامش داده کامنت داده
خب واقعا ب آدم بر میخوره
انجام میدین کامنتم بدید
در غیر اینصورت من چه دلیلی برای ادامه تستم دارم؟
من خودم دلیلم😒😂(میدونم پرو ام) روی صفحه نرفته؟ . ببین وقتی داشتی درستش میکردی گزینه تست شخصی رو نزدی؟ بعضی وقت ها هم موقعی که منتشر میشه نیم ساعت بعد از انتشار میره رو صفحه اول
تعداد نظرات کمه
عزیزان انجام میدید نظر بدید
یوهوووووو
بالاخره منتشر شد...
باورم نمیشه😢*
(وی اشک شوق میریزد*)
لطفا نظراتتونو بدید تا ببینم چی میشه
و اگه میشه لطف کنید از تیپ اخلاقی و شخصیت و کلا هر چی فکت از بی تی اس میدونید بگید
لطف میکینید😙😙😍
چون من خیلی با این عزیزان آشنا نمیباشم😅😆 و برای ادامه(اگه نظرات مثبت باشه)به این اطلاعات نیاز دارم (لطفا از همه اعضا باشه)
یادم رف بگم ... دفعه دیگه بلندتر بنویس تا انقدر حرص نخورم. مرسی اه😐😂(چقدر پرو ام)
چشم
مطمئنا اگه ادامشو بخوام بنویسم بلند تر مینویسم
ولی به عشق تو بیشترم مینویسم 😊
تا جاییکه منهدم شه تستم💣💥😆
آفنر آفنر@-@
یاااااح چاقو چریکی؟! عاشق دختره شدما😁
آره
تازه گانگسترم(گنگسترم میگن) دارن با چهارتا خواهرش و چهارتایی رئیساشن
گنگسترشون توی کل نیمه شرقی آسیا زیر مجموعه داره
کلا دختر خفنیه
از همین الان بگم
ولی خیلی شیطونم هس
فقط کافیه ی نخ بدن بهش
باهاش دنیارو به رقص درمیاره(انقد شره که تو داستان همه رو روانی میکنه از دست خودش(لازم به ذکره خواهراش از خودش بدترن😆)
دیگه زیادی زر زر کردم
اگه حواسم ب خودم نباشه فکنم کل داستانو لو بدم
عااااقاااا اسپویل نکن/: ولی جدا خیلی دختره خوف انگیز ناکه