رویای عجیب part19

جیمین:همینجا بشین برم وسایلشو بیارم جایی نریا😉ا/ت:اوکی جایی ندارم که برم😊😂....هعی میبینی وجدان؟؟؟بازم موند تو دلم نتونستم حقیقتو بگم😑دوره زمونه بدی شده:))وجدان‌ا/ت:عب نداره موفق میشی میدونم:))....حالا چی میخای بکشی؟؟ا/ت:نمیدونم گلای باغ؟:///وجدان‌ا/ت:نظرت درمورد صورت جیمین چیه؟؟؟😉ا/ت:شوخیت گرفته عمرا بتونم بکشم😂....درهمین حال جیمین😐:ابرنگا کجان؟؟؟😑چرا هیچی سرجاش نمیمونه؟؟؟وجدان‌جیمین:نمیدونم از خودت بپرس شلخته😐جیمین:هوی مثلا شلخته رو داری به خودت میگیا حواست هس؟؟؟😐وجدان‌جیمین:اه یادم رف حواس نمیزاری واسه ادم که از بس داخلت بهم ریختس...همش فکرت پیشه ا/ته😐جیمین:حواس پرتیه تو به من چه ربطی داره؟؟؟دوس دارم حواسم پیشش باشه مشکلیه؟؟😐اها پیدا کردم دیگه حرف نزن😑وجدان‌جیمین:اخمخ گفتی نقاشی...چی میخای بکشی؟؟نقاشیت افتضاحه😂😐جیمین:عجب!!!بقیه وجدان مهربون دارن ماله ماهم اینشکلیه...یچی میکشم دیگه...وجدان‌جیمین:نظرت راجبه نقاشی یه پسر عاشق چیه؟؟😉😂جیمین:عالیه بد نیس..اینکاره ایا😂وجدان‌جیمین:پس چی فک کردی؟؟؟😌....

جیمین:عروسکی...بیا این از رنگو کاغذ😊ا/ت:به به....مادر چقد رنگ داریییییی...من تو ایران اگه کلیه هامم میفروختم نمیتونستم این همه بخرم😂جیمین:جرر اخه اینجا ارزونه کل رنگای مغازه رو تخلیه کردم😂خب شروع کن بکش😊چی میخای بکشی؟؟؟ا/ت:میخام گلای باغو بکشم....کاغذ بزرگ نداری؟؟جیمین:هرچی بخای هس...چقدی باشه؟؟ا/ت:خییییلی گنده😁جیمین:این همه رو میخای چیکار؟😐ا/ت:میخام بعد از کشیدن یجایی نصبش کنم😇داری؟جیمین:عالییییه...اره دارم تو اون جعبه هس...میتونی رو دیوار سمته چپه خونه نصبش کنی...چون اونجا خیلی تزئین نداره😄ا/ت:دقیقااااا نقشه دارم واسه اونجا....حالا من شروع میکنم...عمممم..میشه کمکم کنی؟؟فک کنم چند سال طول بکشه که بتونم بکشم خیلی بزرگه😅جیمین:وای اره حتما😂تو از چپ شروع کن منم از راس....ساعت ها بعد از کشیدن😐👌....ا/ت:جیمینشی گلا تموم شد حالا بالاشو چیکار کنیم؟😐😂جیمین:کفه دستتو رنگی کن بزن بهش رنگی رنگی میشه منم میکنم😁🎨ا/ت:وایی فکرت حرف نداره اوکی😄نزدیکای ساعت سه ظهر بود...انقد خسته شده بودیم که نفهمیدیم کی خوابمون برده رو چمن😅نقاشی واقعا خییلی نازو کیوت شده بود🥺حالا وقته نصب کردنشه

جیمین:ا/ت تو رو اون چارپایه برو منم رو این یکی باهم دیگه نصب میکنیم فقط مواظب باش نیفتی😐😂ا/ت:اوکی...یک...جیمین:دو...ا/ت:سهههه...هوراااا نصبش کردیم😍جیمین:واووو دست خوش عروسکم چه شاهکاری شد🥺من برم دستامو بشورم خیلی رنگین😂تو نمیای؟ا/ت:اره خیلی خوب شده بدون تو نمیتونستم🥺...چرا میام...اما از نظرت یه چیزایی کم نداره؟؟جیمین:دقیقااا داره بازم تزئین میخاد...اهاااا میدونم چیکا کنیم ا/ت:چیکا کنیم؟جیمین:نمیگم تا سوپرایز بشی...حالا هرکی زودتر به شیر اب برسه اون اول میشوره😂ا/ت:اوکی باشه😇... اول خودم میشورم بکش کنار😂😂........... وایی اب چقد خونک بود خیلی حال داد..سوپرایزتو بهم نشون بده دیگه🥺جیمین:بزار کلیده انباری رو بردارم...بیا زیرزمین ا/ت:واو چقد وسایل داری چقددد کیوتن😍😍با اینا چیکا میکنی؟؟جیمین:هیچی اینجا نشستن خاک میخورن😂😂خب کمکک کن این میزو صندلیارو ببریم بیرون تمیز کنیم بزاریم کنار دیوار😉ا/ت:واییییی جیمینشی این خیییلی خوبههههه😍😍😍بزار بغلت کنم🥺جیمین:با کمال میل😉🫂خب یکی یکی ببریم سنگین نشه واست..میتونی بیاری خوشگلم؟ا/ت:اره بابا بیا بریم...صندلی با میزو اوردیم بیرون و کلی تمیزشون کردیم...بعد چیدیم...یه چندتا سبد گل با چراغای زرد پیدا کردیم...سبدارو کنار دیوار گذاشتیم و چراغارو نصب کردیم....خیلی کیوت شدههههه🥺و این چقد خوبه که دور تا دور خونه سقف شیروونی هست چون اگه اون نبود هم نقاشی و هم وسایل خراب میشدن😅..

جیمین:دستمون درد نکنه خیلی اینجا قشنگ شد...از این به بعد شامو اینجا باهات میخورم😉ا/ت:فکر خیلی خوبیه😍 ساعت شیشه...ینی نزدیک سه ساعت کار کردیم باور نکردنیه و خیلیم گرمههه😂جیمین:وای راست گفتی میرم بستنی بیارم خونک شیم بشین تو سایه تب نکنی عروسکم😘ا/ت:به به بستنی عاشقشم😍😍همینجا منتظرتم....وجدان‌جیمین:کی میخای بهش بگی؟؟؟😐جیمین:خییییلی زود😉...عروسکم کدومو میخوری؟؟؟همشون یخیه😂🍧ا/ت:چه عالی من همیشه البالویی میخوردم خیییلی خوشمزس پس همینو میخام..مرسی🥺جیمین:قابلتو نداش😊میدونستی گلایی که کشیدیم شبیه گله رزه؟😉ا/ت:عه اره دقت نکرده بودم😍...من عاشق گله رزم😍جیمین:اینجا تو جنگل یه قسمت دیگه از گلا داره که پره گله رزه منم گله رزو خیییلی دوس دارم😄ا/ت:جیمینشی...منو میبیری اونجا خیلی دلم میخاد ببینمشون جنگلم همینطور🥺جیمین:مگه میشه خواستتو رد کرد؟؟؟حتما....این جنگله خیلی خوشگله چون قبلا رفتم و دیدم😍ا/ت:خب این ینی که...میریم؟😄جیمین:اوهوم معلومه😘ا/ت:عااااالیییی شد ممنون ممنون جیمینشی😍🥺جیمین:الان بستنیتو بخور که بریم😇....