هاعی
از زبان شین هه=از کنار جونگ کوک رد شدم☺واقعا پسر جذاب و کیوتی بود🥺خیلی دوصت داشتم بیشتر باهاش باشم⚘خوب بهتره برم پیش آیو ببینم کجاست این دختره🤔🤔🤔اها گفت که میره پیش پدر پس باید اونجا باشه🤗 از زبان جونگ کوک=از کنار شین هه رد شدم و داشتم میرفتم سمت خیابون 🛣واقعا دختر قشنگ و جذابی بود💝😎دوصت داشتم بیشتر باهاش وقت بگذرونم💞اما نمیتونستم بهش بگم اما باید یه روزی بهش اعتراف کنم که عاشقش شدم❤از زبان شین هه:رفتم سمت اتاق کار پدر رفتم داخل....شین هه:سلام باباجون خوبی؟؟ جانگ:به به سلام دختر قشنگم مرسی تو خوبی؟؟ شین هه:ممنونم پدرجون راستی این دختره آیو رو ندیدی؟؟ جانگ:عاام چیزی شده مگه؟ شین هه:نه چیزی نشده فقط اومد اینجا یا نه؟؟ جانگ:چرا چرا اومد و بعد رفت و گفت میاد پیش تو😕شین هه:اها باشه من دیگه برم بیرون مزاحمتون نمیشم فعلا👋🏻جانگ:باشه عزیزم فعلا👋🏻👋🏻
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
بعدیییی رو میخوام
چشم حتما فقط تا بررسی بشه طول میکشه
خیلی قشنگ بود لطفا پارت بعد بعد سریع بزار اینم از این لایک که انرژی بگیری و بنویسی گل
مرصییی عزیزمممم چشمم حتماا ممنونممم💝💝
پارت هات چرا انقدر کمه ولی دمت گرم خیلی خوب نوشتی فقط تو سر جیمین چی میگذره خدا میدونه😂😂😂
ببخشید دیگه مریضم نمیتونم زیاد بنویسم🤒مرصییی عزیزمم💕💞😅
ای وایی چرااا
خوبی حالا😔
😁🌹
فالو
فالویی💞