بریم برا داستان
منو بردن سمت یک کافه نشستیم توی کافه تنها مسی که ماسک و کلاه نداشت من بودم
سهون:اسمت که می سو بود بایستم که چانیوله خب یکم از خودت بگو
(خدایا اینا چقدر زود حرفا رو رد و بدل میکنن )
من:اوممم مابرای این اومدیم کره که بریم برای کار اموزی و تست بدیم برای خواننده شدن ماهر سه تامون توی ترکیه زندکی میکنیم و در اصل مره ای هستیم الان هم اومدیم کره تا بتونیم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالیه میشه ادامه بدی