قلب سرکـ♡ش☆ ۲

/☆خانوم راسی لطفا برید بیرون اینجا محل کاره نه رسیدگی به اینجور مسائل در ضمن بنده گفتم که هیچ علاقه ای نسبت به شما ندارم شما هر دفعه گیر میدید من تا اینجاش رو هم فقط به خاطر پدر و مادرم تحمل کردم تا کی میخواید به این نمایش ادامه بدید/&اما آدرین من تو رو دوست دارم.../☆خانم راسی میرید بیرون یا به زور/&(زیر لب) نگران نباش کاری میکنم عاشقم بشی پسره ی مغرور. آدرین حرفش رو نشنید اما من شنیدم. لایلا رفت بیرون و در رو بست. آدرین خیلی عصبانی بود طوری که هیچ کس جرات نمیکرد بهش نزدیک بشه. گفتم/* ببخشید آدرین تقصیر من بود که کاری کردم این بحث باز بشه من دیگه برم/☆ وایسا کجا میری منم میام/ *نه تو همینجا بمون اعصابت خرابه الان میبینی اون دو تا رو فراری میدی/☆اعصابم خرابه اما باید وظیفه ام رو انجام بدم/*باشه هر جور راحتی بریم.

تو راه/☆راستی نینو انتقالی برات گرفتم همونی که خواستی/*ای وای نه من میخوام اینجا بمونم/☆(با خنده مصنوعی) رفتی قاطی مرغا بد موقعی رفتی الان مجبوری بری راه دیگه ای نداره. باید چند ماه بگذره/*باشه ولی بگم ها من اینجا تلپ میام رو سرتون اینجا میمونم/باشه بابا هر وقت دلت خواست البته خارج از زمان کاریت میتونی بیای اینجا قدمت روی چشم غریبه عزیز (زبونی دراورد و آروم دویید)/*من غریبه ام یا تو وایسا/☆باشه بابا بریم

رسیدیم اونجا دخترا پا شدن و احترام نظامی گذاشتن. آدرین راحت باشی گفت و /☆پس افسر های جدید شمایید افسر لاهیف چرا نگفتی هر دو دخترن/♡ببخشید قربان چه فرقی داره/☆فرق داره دیگه/*افسر دوپن و افسر سزار رئيس با دختر ها کار نمیکنه/#برای چی؟/☆خانوم ها اینجا محل کارکنه جای جر بحث افسر لاهیف خودتون با این ها کار کنید و آموزشون بدید تا من زنگ بزنم ببینم چرا برای ما دو تا دختر فرستادن. از زبان آدرین: چرا دو تا دختر فرستادن من نمیتونم با دخترا کار کنم ازشون خوشم نمیاد بعد از ماجرای لایلا

حواسم همش پیش اون افسر دوپن بود چقدر قشنگ بود نمیدونم چرا ذهنم همش پیش اون بود چشماش هم رنگ... اه من که از دخترا بدم میومد پس چرا اینطوری... وایسا ولش کن اصلا. رفتم سراغ پرونده ها. ذهنم همش پیش دختره بود. به منشی گفتم بیاد داخل سرم پایین بود گفتم/☆لطفا پرونده افسر دوپن رو بیار برام/&اون برا چی میخوای/☆لایلا باز تو اومدی مگه کار نداری امروز ده باره داری میای اینجا/&نگفتی پرونده رو برای چی میخوای/☆مثل اینکه من باید رو تمام پلیس ها نظارت داشته باشم ها نه شما/&میدونم میگم چرا حالا افسر دوپن؟/☆لایلا گیر دادی لطفا برو بیرون تا نگفتم/&باشه حالا چرا عصبانی میشی

منشی رو صدا زدم گفتم افسر کافین (لوکا ئه) اومد تو احترام گذاشت/☆راحت باش لوکا من گفتم که نذاری کسی بیاد داخل/~(علامت لوکا~) ببخشید اما خوب ما که زورمون بهش نمیرسه میگه من رئیسم و اینجور حرفا/☆اه اینو چیکار کنم آخه بزار به موقعش کاری میکنم بره حیف نمیشه بر خلاف قانون کاری کرد حالا خوبه هیچ کاری نمیکنه ها/~الان من چیکار کنم/☆اگه خواس بیاد راهش نده من اگه کار داشته باشم بهش میگم بیاد. هر وقت خواست بیاد و گفت من رئیسم و اینجور چیزا ردش کن بره بهش بگو تو رئیسی اما اختیار ورود و خروج به اتاق من رو نداری. نمیدونم یه کاریش بکن/~باشه آدرین آروم باش کاری داشتی صدام زدی؟/☆آره پرونده این افسر جدید رو برام بیار لطفا افسر دوپن همون دختر