
سلاام پارت دوم داستاننن
سلام.خب شما داشتین روی اون تکنیک تمرین میکردین.کاکاشی:هوشیرو تمرین کن من میرم سر تمرین ناروتو شما:باشه برو.بعد از۳روز شما تونستین رفتین پیش کاکاشی.کاکاشی:آففرین هوشیرو.زودتر از انتظارم تمومش کردی.خب باید بریم پیش هوکاگه تا ببینیم آسیبی بهت میرسونه یا نه.شما:بریم🚶♂️ رفتین دیدین چیز خاصی نیست.سوناده ساما:کاکاشی تمرینات ناروتو درچه حاله؟ کاکاشی:خوب پیش میره. هوکاگه:خوبه.
رفتین سر تمرین ناروتو شما:یاماتو.پس کاکاشی کجاست؟ یاماتو:اونجاست داره کتاب میخونه.شما:باز همون کتاب جیرایا ساما؟ کاپیتان یاماتو:آره شما:😑 شیکامارو:سلام. هوشیرو.باید بری دفتر هوکاگه.کارت دارن شما:باشهههه رفتم🚶♂️هوکاگه:هوشیرو.تو و نجی باید برین به یک ماموریت و ایسامی رو بکشین. شما:😶حالا چرا نجی.اون خیلی مرموزه😩 نجی:برو اماده شو هوشیرو شما:باشهه
رفتین به محلی که ایسامیه شما:نجی.با بیاکوگان ببین تنهاست یا نه؟ نجی:باشه.بیاکوگان👁.تنهاست.شما:خب.حمله رو شروع میکنیم اول تو برو فکر کنه تنهایی بعد که دست کم گرفت تورو کارشو تموم کن.منم از اون طرف میام.نجی:باشه.حملههههه.۲۰ضربه کف دست.۳۰ضربه کف دست.اون بیهوش شد؟شما:آره فکر کنم.چیی اون بدل بود پشت سرتههه.راسن چیدورییی..اون کشته شد.نجی:بریم.شما:باشهه
برگشتین و در همین حین خبر رسید که آسوما مرده و شیکامارو و بقیه اون عضو آکاتسوکی رو کشتن.بعد دو روز رفتین کنار دریاچه و ناروتو و ساکورا رو دیدین.ناروتو:کجایی پیدا نیستی خیلی به ماموریت میری.شما:آره دیگه.قوی هستم دیگه.زیاد به ماموریت میرم.به ضعیفی مثل تو ماموریت نمیدن ناروتو:چییی.تو خیلی مغرور شدی میدونستی.کی ضعیفه هااانننن؟ شما:شوخی کردم بابا.ساکورا😶🤣🤣😂 شما:ناروتو میگم چطوره شب بریم رستوران.بچه های دیگه هم میگیم بیان.ساکورا:آره فکر خوبیه.رفتین شب خوردین و گفتین
۲ماه بعد.دانای پبر خبر مردن جیرایا رو آورد(یکی از غمگین ترین لحظات انیمه)ناروتو با دانای پیر رفت تا حالت دانایی رو تمرین کنه.۱هفته بعد.کاکاشی:آکاتسوکی به اینجا حمله کرده هوکاگه:شیزونه.به همه نینجاها خبر بده که آماده باشن.شیزونه:چشم بانو سوناده.سوناده:هوشیرو.تو هم برو سراغ آکاتسوکی.شما:باشه۵روز بعد ناروتو اومد.ناروتو:هیچکس اینطرفا نیاد.خودم حسابشو میرسم.شما:من خوبم.مستونم ادامه بدم.جوتسوی احضار.
ومیرو(ببری که احضار میکنید)یوشیرو(شیری که احضار میکنین)شما دوتا حساب اون هیولا رو برسین.جنگ باپین تموم شد و همه زنده شدن.۳ماه بعد.شما:سلام.مادارا اعلام جنگ کرده.بعد همه آماده جنگ شدن.هوکاگه:هوشیرو.تو عضو گروهی نشو.به همه گروه ها سر میزنی.الان برو پیش گروه کاکاشی.بعد جدا شو و به همه گروه ها سر بزن.فهمیدی؟ شما:باشه.رایکاگه:اما هوکاگه.اون باید عضو گروهی باشه هوکاگه:نه.اون باید به همه گروه ها سر بزنه.
رفتین به همه گروه ها سر زدین.یک دفعه.یکی به شما حمله کرد دیدین هاناتائه(هاناتا:اهل دهکده سنگ که خیلی قویه)شما:راسن چیدوریی.بعد یک ساعت دعوا اونو کشتین.رفتین به گروه گارا.گارا:اوضاع در بقیه گروه ها چطوره.شما:فعلا خوب پیش میره اینجا چطوره؟ گارا:خوب نیست.اونا قوی ان.شما:چی.اون هاناتائه.من که اونو کشتم.یعنی یه بدل بوده؟گارا:اره احتمالا.شما:من خودم حسابشو میرسم.گارا:باشه.هاناتا:خوب از پس بدلم بر اومدی.شما:حالا خودتو میکشم.بعد سه ساعت اونو کشتین.رفتین به گروه دیگه
تمووومم تست چطور بود؟
نظر بدین لطفا🙏🏻
خداحافظ تا قسمتی دیگر
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلییی عالییی بود آره اضافه کن
ممنون از نظرتون