من و جونکوک ۳

های آرمیا من اومدم🤚🏻😁 خو بریم شروع کنیم💚😁

یاالله من اومدم تر خدا پا نشید 🤚🏻😂 حالا که پاشدید بشینید😑💚 بخدا کامنت نزاری خودمو پاره میکنم😂🤚🏻 جون شلوار کُردی جیمین کامنت بزار🤚🏻😂 خیلی حرف زدم بای بای ما رفتیم

جونکوک رفت سمت ماشین و سوار ماشین شد تهیونگ:خوش گذشت جونکوک:آره جات خالی نامجون:چی گفت جونکوک:اگه میخواست به شما ها بگه میگفت همتون بیاید جیمین:اوه اوه خصوصی بوده شوگا:گشنمه خوابم می یاد چقد حرف میزنید شبیه این زنایی می مونید که دنبال حرفن جیمین:شوگا میخوای خودم بیام پیشت بخوابم شوگا:غذاام درست میکنی جیمین :آره بیبی جیهوپ:شوگا تو دوست من بودی من فقط همیشه پیشت میخوابیدم تو بهم خیانت کردی شوگا:نه این جیمین فقط برا غذا پختن خوبه جیمین:یس یس تهیونگ:جونکوک منم می یام پیش تو بخوابم جونکوک:امروز یکی دیگه پیشم میخوابه جیمن:کی نامجون:کی تهیونگ:کی جونکوک:ام عروسکم😁🤚🏻 پسرا قفل کردن چیزی نگفتن

تا افتادی زمین دورو برتو نگا کردی دیدی کسی نی سرتو برگردوندی دیدی بی تی اس هنو نرفته

لیا:نگا کن پات شبیه بچه ها باد کرده دینا:اوهوم خیلی بدبخته نونا:از بد بختم اونور تره لیا:میدونی چیه همه اینوری قَش میکنن آنی اونوری قَش میکنه نونا:همون

همینجوری نشسته بودی رو جدول دیدی یکی صدات کرد دیدی لیساس آنی:لیسا!! لیسا:بله آنی:اینجا چیکار میکنی لیسا:دیدم افتادی زمین آنی:توام دیدی لیسا:به نظرم از زمین خوردن خوشت اومده آنی:فک کنم لیسا:دقت کردی جونکوک داره بهت پا میده آنی:خودمم حس کردم لیسا:مگه خودتم ازش خوشت نمی یومد آنی:آره لیسا:الانم خوشت می یاد آنی:اره😑 لیسا:خوبه توام پا بده😂🤚🏻من میرم کاری نداری انی:نه برو لیسا:بای دخترا

نونا:ولی مطمئناً اون از من خوشش نمی یاد آنی:میدونی چیه من گفتم یه گروه دارم لیسا هم توش هست ولی نامجونو جکسونو جونکوکم هست لیا:خو چرا بهمون نگفتی نونا:چرا منو نبردی تو اون گروه

نونا:باش اون که چیزی نیست لیا:باش خو خیلی بدی آنی:چرا 😑 لیا:چون بهمون نگفتی دینا:آره آنی:خو حالا که گفتم

نونا:بریم اتاق من لیا:اره بریم انی:بریم رفتید تو اتاق همینجوری لنگ میزدی هرکدومتون روی یه مبل افتادید توام شبیه این پتویی بودی که روی مبل پخش شده

غذارو خوردی دیدی همینجوری داره برات پیام می یاد لیا:صدای اون گوشیتو قطع کن دینا:عصاب نداریا لیا آنی :حالش خرابه غذا بهش نساخته گوشیو گرفتی دستت دیدی از همون گروههه که بی تی اس توشه داره پیام می یاد رفتی تو گروه لیسا:آنی پات خوب شد آنی:آره بهتره نامجون:مواظب پات باش واینکه دوباره افتادی؟ آنی:آره اوپا جونکوک:دیگه کی بهت کمک کرد آنی:به نظرم خودتون دیدید همینجوری داشتید حرف میزدید

خسته نباشم چشمامم در اومد🤦🏻‍♀️🤚🏻