امپراطور_ سرت رو بالا بگیر دخترم! سرم رو بالا گرفتم و با نفرت نگاهش کردم... ادامه داد_ نکنه میخوای از مرگ لیلیا که ۵ سال ازش گذشته شکایت کنی..؟ یا اینکه از بچگی تو رو پیش اون دو تا انسان باکا (یه کلمه ژاپنیه به افراد نصف عقل گفته میشه) فرستادم تا نبینمت؟! با لحن محکم گفتم_ نه! از اینکه بعد از ۴ سال بالاخره روی مبارک رو نشونم دادی و گذاشتی برادر دوقلوم رو ببینم خوشحال شدم😏 گفت_ خب میتونی بری پیش بقیه ستارگان امپراطوری(به پرنس ها و پرنسس ها ستارگان امپراطوری گفته میشه) با قدم های بلند ازش فاصله گرفتم و هرچی فحش از آدما بلد بودم بهش دادم. از خدمتکارا جای بقیه رو پرسیدم که گفتن همهشون بخاطر من بیرون منتظرن و چای هم آماده است. ** هرچند میدونستم همش بخاطر ولیعهده اون منو خیلی دوست داره و از بچگی فقط اون بهم توجه نشون میداد یبارم ازش دلیلشو پرسیدم جوابم رو داد که اونم تو بچگی اینطوری مثل من بوده و محبتی دریافت نکرده؛ در آخرم همیشه برا من یه برادر عالی بود(: تا رسیدم به سر میز همشون بلند شده بودن، یهویی پریدم بغل آیجن و گفتم_ دلم برات تنگ شده بود داداش (آیجن همون ولیعهده که توی عکس سمت راست پایینه) *توضیح راجع به عکس: سمت راست پایین ولیعهد آیجنه، سمت راست بالا چهارمین فرزند ایگن، وسط پایین سومین فرزند آیلا، وسط بالا پنجمین فرزند آتنا، چپ پایین ششمین فرزند امیلی و چپ بالا دومین فرزند آسیتا هستند هفتمین و هشتمین فرزندم آناستازیا و ایتیرو یا همون آنا و برادر دوقلوش..
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
باورم نمیشه اولین نفر برای خواندن نبودم 🥺💔
عالی ^~^🍓
واااای اجی اصلا مشکلی نیست من واقعا خوشحالم که تو رو دارم و حمایتم میکنی ممنونمممم خیلی زیاد🥺♥️
خواهش 🥺🍓
آخه واقعااااا عالیه 🥺🍿✨
پس تونستم کاری کنم لذت ببری خیلی خوشحالم😍
بل بل 🥺🍓
پارت بعد منتشره...
به سوی داستان 🐤✨
خیلی قشنگ بود پارت بعدی بزار لطفا🙂💗
ممنون باشه حتما🤍
پارت بعد منتشر شد...
آلام میرم میخونم مرسی گفتی💕