اینم پارت دوم
مرد : منم زیاد این جارو نمیشناسم اما شانس اوردی گوشیم رو اوردم مرد ه یکی زنگ زد رفت انورتر شروع به صحبت کرد که چنتا پسر از انور امدن داشتن میامدن سمتم که یکی شون گفت اویییییییئییییی چه خوشمله خواستم برم کنار مرده که بهش خوردم که گفتن کجا حجا داری میری خشگله بیا برام شبم رو بسا یه شب بیا زیر تختم یکی دیگشون یه شب بیا زیر پتوم یکی دگه اشون بیا یشب زیر پتوی تختامون من : خودتون خواستین یه کتک جانانه زدمشون که یکیشون چاقو زد و در رفت من خوشحال بودم چاقو خوردم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
دختر کی پارت بعدی و میزاری 😤😣
عالی بود.