
دوستان من در یک اسلاید میزارم هکش را
اهم اسلاید بعدی میگم
-مامان بزرگ +خوش اومدی نوه قشنگم -مامان بزرگ میشه داستان را بگی + منظورت افسانه عشق و زندگی *وایسید منم بیام داستان بودن من بتون خوش نمیگزره همه زدن زیر خنده -مامان ا/ت بدو ا/ت اومد و داستان شروع شد +روزی روزگاری بود خدا یه دختر بچه ای بهمون داد به اسم ا/ت -یعنی مامان را + بله پسرم مامانت را میگم % بفرمایید ادامه بدید مامان ( اینبار تهیونگ گفت ) همه ساکت به صدای مامان بزرگ گوش میدادن ( دیگه برید تو فکر و خیالاتون که قرار اونجا را به هم بریزم 🤣🤣✌🏻)(نه خدایی بزن بریم داخل داستان اون عمق وسطشا از من گفتن بود نگید نگفتیااااااا) +... این دختر بزرگ شد ، بزرگ شد ، بزرگ تر شد و..... ( بررررررریم وسطش) تا به دانشگاه اون رابطه خوبی نداشت با اجتماع برای همین نمی تونست خیلی راحت باشه مخصوصا در اردو های جنگلی ، فقط با برادرش شوگا میتونست حرف بزنه و با هم یکجا بودن و با اون راحت بود وای برادرش......(دارم میرینم تو داستان (-_-;) 😐) £ خانوم بیا انجا را ببین + اومدم * بابایی همیشه زد حاله 😐 % انقدر قر نزن 😏 * برای تو بعد نشدا گند های که زدی را رو میکنم به غیر از بچه بقیه هم مفهمن ✌🏻😏 % باشه باشه نظار بگم که... * نهههه ( پرید وسط حرف تهیونگ ) نمیگم هیچی نگو(´-﹏-`;) + بچه ها یه کاری پیش اومدم ما باید بریم یک روزه دیگه براتون میگم * اتفاقی افتاده مامان...؟ + نه فقط خالت زنگ زده گفته بیا کارت دارم بعد از اون هم میمونیم همونجا تا سه ماه دیگه * مامان سه ماه (@_@) + ههههه بعد سه ماه برات میگم ،... خداحافظ همگی همه با هم گفت خدانگهدار و مامان و بابای ا/ت رفتن - اه چرا خاله ی بزرگ باید الان زنگ بزنه % موافقم ، چرا واقعا * پس چطوره ما داستان بگیم ( نگاهی به شوگا کرد و گفت ) ضوگا خندید و گفت @ اره ، نظرتون چیه همه تعجب کنان به اون دو خواهر و برادر خیره شدن که چشم تو چشم هم دیگه را نگاه میکنن و میخندن (θ‿θ)(. ❛ ᴗ ❛.) % مثلا چطوری قرار شما داستان بگید * ما نمیگیم زندگی نامه فیلم میگه # وات @ هههه باید توضیح بدیم * با اون شعر همیشگی - مامان ، دایی چجوری میخواین بگید *,@ 너의 따분한 그 표정 지루한 발 Oh, please, look at me now 핸드폰은 내려놔, 고개 돌릴 생각도 마 Let me know your type 날 골라 쓰면 돼, yeah Oh, 너의 눈을 나의 손으로 포개 다가가 비밀에 Oh, 널 데려갈게 완전히 새로운 세상에 Yeah, 네 감은 눈을 떠봐, 이제 go 팔레트 속 색을 섞어 pick your filter 어떤 나를 원해? 너의 세상을 변화시킬 I’m your filter 네 맘에 씌워줘 어때 조금 느낌이 와? 아직 모자라? (Yes) Girl, you have your chance I can be your Genie, how ’bout Aladdin? 뭐든 돼 줄게, 날 골라 쓰면 돼, yeah Oh, 네 꿈처럼 널 감싸 안을 거야 은밀한 spec이야 Oh, 난 너를 위해 매일 새로울 거야 늘 똑같은 건 재미없잖아 팔레트 속 색을 섞어 pick your filter 어떤 나를 원해? 너의 세상을 변화시킬 I’m your filter 네 맘에 씌워줘 불현듯 아이로 변한 날 봐 볼수록 귀여워 미치도록 (미치도록) 취향도 기준도 뛰어넘어 넌 오직 나만을 원하게 돼 Yeah, 날 만든 사람 바로 너니 난 여태 네가 본 적 없는 brand new filter 내게 널 맡겨봐 더 짜릿한 걸 볼 수 있게 pick your filter 나만을 담아봐 Na, na, na, na, na, na, na, na, na Na ، na ، na ، na ، na ، na ، na ، na ، na Pick your filter, 나만을 담아봐 Na, na, na, na, na, na, na, na, na Na ، na ، na ، na ، na ، na ، na ، na ، na I’m your filter, 내게 널 맡겨봐 새로운 우리가 될 거야 Ayy, 날 네 맘에 씌워줘 همه از تعجب دهنش وا موند ( آهنگ جیمین filter را با این بزارید 😢 خیلی قشنگه)
پایان قسمت اول 😐

چقدر مزخرف شدم ، آخه این اتفاق برا جیمین افتاده ( عکس بالا)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)