مخفف عشق😍8

آنچه گذشت: نمی تونستم بهش بگم.......من کفش ندارم....

از زبان کیت: 🦜%به مرینت یاد دادم اسکیت سواری کنه.بعدم رقتیم با بچه ها شهر بازی الانم خونه ایم.TV:📺گیج نشید این فقط اخباره مرد تفنگی شرور شده و تفنگ هاش به همه شلیک می کنن و اون محو میشه!

(بچه ها الان کیت و مرینت تو اتاق تنهان)🦜یه تفنگ🐞خیلی گندهس🦜حتما مال مرد تفنگیه!(این منم:👩🏻)👩🏻یهو تفنگ به سمت مرینت میره و میخواد شلیک کنه!🐞% وای الان بهم شلیک میکنه!بعد دیگه لیدی باگی وجود نداره!من معجزه گرم محو میشیم!

👩🏻یهو کیت میپرو جلو ی مرینت! نه نمی خواد خودشو فدا کنه! یه برنامه ی دیگه داره! یهو چشماش آبی شد! درست مثل موهاش! یهو یه باد اومد! یهو کیت گفت:🦜 سلاح!!!👩🏻یه چیزی جلوش بود یه چیز نامرﺋـی!ولی میشد حسش کرد!در همون لحظه اون تفنگ شلیک کرد.🔫بنگ!!!ولی تیر به مرینت نخورد! به کیتم نخورد!

👩🏻خورد به استلاح سلاح کیت!یهو تیر برگشت و به تفنگ خورد!حالا دیگه تفنگ بی تفنگ!🐞چییییییییی!!!!!!🦜میدونی این چیزی بود که می خواستم بهت بگم مرینت!یا بهتره بگم لیدی باگ !

آنچه خواهید دید بعدی😁😀