به به!!!رسیدیم قسمت ۱۶!!!چه زود!!این یعنیییی..... فصل دوم شروع میشود!!!😄فعلا نقشه ام اینه که ۳۰ قسمت کنم ولی اگ بخواین فصل سه و چهار هم میذارم ببینیم چی میشه...راستی تا منو خشگل خانوم نکشته بگم داستانشو بخونید زندگی عجیب من😐😂😂خب من بدبختانه دفتر داستانمو گم کردم و قسمت ۱۶ رو قراره ذهنی بنویسم پس هیچ ایده ای ندارم که چجوری شروع کردم یا نوشتم.به ذهنم اعتماد میکنم و هرجور شده مینویسم😅اوه راستی.باید گزینه های درست رو انتخاب کنید تا بببنید اون حس داستان رو میگیرید یا نه.😄برییییم!!
(آها راستی این قسمت خییییلی باحاله)(تا جایی که یادمه رفته بودن خرید برا جشن)«کارمن»:سالییی😍😍چه عوشگیل شودییییی😍من مث ماه آبی(عکس پارت طبق معمول)تو هم مثل خورشبد نارنجیییی😍(کارمن به قولا ویندوز سوزوند😂)سالی:تو خیلی قشنگتری بریم دیر میشه هاااا.....با ماشین رفتیم به آدرسی که داده بودن.وقتی رسیدیم تالار خیلی بزرگ بود لوییز و جک رو بعد کلی جان دهی 😂😂پیدا کردیم و وقتی مارو دیدن:😳🍅❤😍(ترکیبی)من و سالی:سلام😄 لوییز و جک:س...ش..سلیم..شلام...(😂😂😂😂)لوییز یچاره به زور گفت:کارمن خیلی قشنگ شدی مث ماه!!😍من:ممنون ولی خودم قصدم این بود که شبیه ماه شم😑😑ولی بازم ممنون😍😍سالی:جک؟توچی؟ خوشگل نشدم؟ جک:نـ…نه!خیلی قشنگ شدی!مثل خورشید میدرخشی انقد قشنگی زبونم بند اومد 😍سالی:😳🍅باش م...ممنون..دستمو کشید و بردتم سرویس😂
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
مرا چو اکسیژن در پارت بعد یابم .. 😐💔
پارت بعدی کی میادش ؟ دو ماه شد دیگه ؟
واقعا معزرت میخوام الان میرم بنویسمش😊😁😁😁الان اومدم تستچی بنویسمش
داستان خوشگل خانومت رو خیلی وقته میخونم😂😇🥰🥰🥰
عالی بود ببخشید دیر خوندم چن وقته گشاد شدم نمد چرا
من از تو هم بدترم😐😅😂😂
عالی بود 😍😍
عزیزم خودت هم داری میگی خوناشام نباشه داستان بهتر میشه البته الانم خوبه ها من میگم نسبت به اینکه خوناشام باشه بهتر میشه نظر خودم هم همینه
تورو خدا بعدی رو زود بزار هر چند درکت میکنم من خودم قسمت ۸ و ۹ داستان رو گذاشتم بعد از تقریبا ۲ هفته انتظار پرید حالا کجا پرید نمی دونم رفته خودش رو گم کرده 😐شانسه ها
آجی میشی
تستچی تورو خدا قسمت بعدی این داستان رو بزار و تورو خدا نظرمو تایید کن🙏🏻
عزیزم بابت نظرت ممنونم 😘
آره من با هرکسی ک به داستان من نظر بده آجی میشم
متاسفانه به دلیل شلوغ بودنم خیلی نمیام تو تستچی حتی وقت بازی هم ندارم😰و هنوز قسمت بعدی رو نمیدونمم چجوری بنویسم
اتفاقا امروز داشتم فکرشو میکردم که ادامشو تو دفتر بنویسم
امروز کلاس ها به خاطر نوروز تعطیل شده و کلا آزادم(البته به غیر از تیزهوشان😑) ولی حتما حتما تا قسمت ۱۸ تو دفتر خواهم نوشت😊
بنده زینب میباشم و ۱۱ سالمه
من پرنیانم مهسا جون میتونی یه ایده خوب برای داستان به من بدی گلم 💓💓
میتونی رمان تخیلی،کمی عاشقانه،اکشن،ماجراجویی و معمایی (عجب ژانری😐)بنویسی مثلا درمورد یک موجود فضایی که جنسیتش رو
خودت انتخاب کنی که به خاطر اتفاقاتی از یه سیاره ناشناخته اومدن زمین که...بقیش رو خودت بنویس😊
اسمت چیه گلم
من مهیسا😊😁تو بیوگرافیم گزاشتم حالا شاید دیده نمیشه😂😅تو چی؟
ببین عزیزم به نظر من لوییز خون آشام نباشه چون اون وقت چطور متوجه ۳درت الیزا نشد و الیزا متوجه قدرت اون نشد و اگه بخوای خون آشام باشه باید کلا مسیر داستان عوض کنی ولی بازم انتخاب با تو گلم 💗💗💗💗
دقیقا منم همونو میگم برا همین میگم نباشه تازه بهتر هم میشه😁ممنون که نظر دادی سرنوشت داستان دست تو بود😂😁😁پس خوناشام نیست
آفرین عالی بود
من تازه داستان تو دیدم عزیزم ولی خیلی خوبه 💜💜💜💜💗💗
توروخدا بگو لوییز خوناشام بشه یا نه که الان مساوی هستیم😂
اللوووووو😕واقعا کسی خبر مارو نمیگیره هاا😑😕😂😂بچه ها من کللللللا فکر کنم تا نوروز یا تا هفته ی دیگه نتونم «شاید هااا» اگر نذاشتم و این نظر رو دیدید لطططفا یه زحمتی به دستتون بدین بگید لوییز خوناشان بشه یا نه.نظر خودم اینه که نباشه و به باباش رفته باشه و بین الیزا و کارمن کشمکش بشه که گرگینه باشه یا خوناشام😁بقیه رو نمیدانم و نمیگم حالا نظر بدید بگم😁
لوییز خون اشام باشه به نظر من
اخخخ جان بلاخره پارت ۱۶ اومدددد😆😆😆