
سلام بچها اینم پارت دوم و کامنت یادتون نره سوال اعصاب خورد کن نویسنده ها : ادامه بدم یا نه😜
هوپی اومد جلو و گفت : میخوای کمکت کنم؟ تو اول گفتی نه و تا خواستی پاشی پات درد گرفت و دوباره نشستی روی تخت و رو به هوپی گفتی: فکر کنم باید کمکم کنید😞 گفت : باشه و شما رو بلند کرد اول نخواست که بقلت کنه و فکر کرد میتونی راه بری ولی تو تا خواستی راه بری نزدیک بود بیوفتی اما چون جی هوپ دستش زیر شونت بود نیوفتادی بایه نگاه گربه ای جیهوپ گفت : گرفتم ☺️و از روی زمین بلندت رد و همه داشتن 😮 به تو و جی هوپ نگاه میکردن تو خودت رو تو بقل جی هوپ جا کردی تا کسی نبینتت
به خونه رسیدید اما تو گفتی میشه یکیتون منو ببره خونه تا وسایلامو بیارم جی هوپ درجا میگه من میبرمت. تو میگی ممنون ☺️ (شما چند ساعت اونجا بودید) و داشت شب میشد و شما میتونستید دیگه راه برید. تا جی هوپ اومد که کمکتون کنه گفتید که : ممنون جی هوپ من دیگه میتونم راه برم هوپ : باشه پس من برم ماشین رو از تو پارکینگ بیارم
شما میرید و الان میریم توی خونه بی تی اس و از زبان جیمین : با خودم فکر کردم که ما که هفتا اتاق بیشتر نداریم پس به میگم که جیمین : بچها ما هفتا اتاق داریم و باید یکیمون پيش یکی دیگه بخوابه به نظرتون چطوره از ماریا بپرسیم که بایسش کیه و اون با بایسش هم اتاقی بشه؟ همه گفتن: فکر خوبیه شوگا: اگه دلش نخواد با بایسش تو یه اتاق باشه چی؟ جیمین : من فکر اونجاشم کردم میگیم تو چند روز پیشش بمون اگه دیدی معظبی یه اتاق تک میدیم بهشو دو تا از ما با قرعه کشی پیش هم میمونیم جونگ کوک : آفرین به فکرت
میریم پیش ماریا و جی هوپ : هوپی : وایی چه خونه قشنگی داری ماریا: ممنون☺️هوپ :میشه یکم بهم آب بدی؟ ماریا: چشم حتما آقای جی هوپ داشتی میرفتی که گفت: به من بگو جی هوپ یا هوپی من : باشه هوپی😊 ( نویسنده :چی شد لپات سرخ شد؟ من : اهه خوب خجالت کشیدم نویسنده : بابا تو دیگه عضوی از گروه مشنگ من : باشه بابا)
هنوزم توی خونه تو هستیم: داری وسایلتو جمع میکنی که میبینی جیهوپ داره به دکوری های توی اتاقت نگاه میکنه جی هوپ : چه باسلیقه تو : ممنون بعد جی هوپ گفت: باید فردا بریم کمپانی تا یه فن ساین بزارن تا معرفیت کنیم و برات تو ویلایو احراز هویت کنن من : باشه هوپی
یهو دارید از در میرید که.......
رفتید بیرون ماشین اونور بود و داشتید از خیابان رد میشدید که یکی با سرعت نزدیک شد و شما زود خودتون رو با جی هوپ پرت کردید اونور و جون سالم به در بردید هوپ : خیلیییییییییییییی ازت ممنونم من : خواهش می کنم
رفتید خونه: جیمین : بیاید بشینید میخوام یه چیزی بگم من : باشه و رفتید نشستید جیمین همونایی که اونوقت گفت رو گفت و تو دوباره به تت پته افتادی و گفتی : مم مم من بایسم... جیهوپه جی هوپ یه لبخند گنده زد و گفت بیا بریم اتاقمون رو نشونت بدم اتاق خیلی بزرگ بود و تنها مشکلش این بود که تخت دو نفره داشت
خب دیگه بسه تا پارت بعد خداحافظ
یه چیزی میخواید دوست دارید داستان رو جوری کنم سر شما دعوا بشه؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هنو نخوندم ولی میدونم قشنگه
یعنی مثلث عشقی؟عررررر😍نمیدونم فقط پارت بعد رو زود بزار😍😅
خب بعضیا میگن نکن اع1ا گناه دارن برا همین فقط جی هوپ عاشقتون میشه
نه نکن گناه دارن گلم
عالی بود تروخدا یکمی بیشتر بنویس عالی بود حرفی ندارم بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم خیلی خوب بود
💙💙💙💙💙💙💙🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
اخه من این چندروز دستم درد میکرد برای همین کمه خیلی ببخشید بعدی رو بیشتر مینویسم
نه سر من یعنی همون😂دعوا نشه حال نمی ده بقییه اعضا شکنجه عشقی میبینن ناراحت می شم
عالی
باشه