مخفف عشق😍7

خب بریم که شروع کنیم😎

در کافه: زییییگگ 🦜مرینته🐞الو کیت کجایی🦜با متیوم تو کافه🐞خب میخواستم بگم امروز با بچه ها میریم شهر بازی.تو هم میای؟🦜آره بابا🐞به مگیم بگو بیاد🦜باش🐞بای🦜بای......🐺مرینت بود؟🦜آره🐺بهش میگی می دونی🦜امممم...آره🐺خوش بگذره🦜خدافظ

در خانه:از زبان مری: بلاخره کیت اومد.🐞سلام!🦜ام...سلام!🐞چیزی شده؟🦜نه چیز خاصی نیس...میای بریم تو اتاق🐞اره!.............................. در اتاق:.............................🦜می دونی یه چیزی هس که می خوام بهت بگم. از زبان کیت:دیگه وقتشه بهش بگم.🦜میدونی یه چیزی هس که می خام بهت بگم🦜این دیگه چیه(این یعنی دارن تو دلشون حرف میزنن:%)🦜% معلومه کیه😒🦜% رفتم درو محکم باز کردم🚪بعد محکم تر بستم🚪و گفتم

🦜 یاد بگیر دیگه تو کار ما دخالت نکنی متیو خان🤬🐞😂🦜حقش بود😏🐞راستی چی می خواستی بگی؟🦜% نمی تونستم بهش بگم به این راحتیا نبود

بچه ها راستی آنچه گذشت یادم رفت😑😐😑😐آنچه گذشت: همیشه دوس داشتم به عنوان یه ابر قهرمان شناخته بشم.....همیشه روی خوب ماجرارو ببین.....

🦜هیچی آها...بیا بریم یه جایی🐞کجا؟🦜می فهمی......در آنجا:.......از زبان مرینت: 🐞وای اینجا چه بزرگه.صبر کن این اسکیته🦜بلدی؟🐞نه زیاد.🐞%یه چرخ دور فواره زد.چه تند!!!🦜دوس داری بهت یاد بدم🐞آره ولی من کفش ندارم🦜بیا این مال تو🐞اینا که عین همن آره.مثلا خواهریما.اونم دوقلو.(کفشا⬆️آنچه خواهید دید بعدی👈)