14 اسلاید صحیح/غلط توسط: ❤Merinet❤ انتشار: 4 سال پیش 105 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اومدم با قسمت 13 کپی ممنوع
آدرین بدن بی جون مری رو بردم خونه و تبدیل شدم و بعد گفتم تیکی و پلگ ترکیب شین بعد مری رو بغل کردم و گفتم آرزو می کنم مری برگرده بعد تبدیل به خودم شدم و بوسیدمش تا کامل حالش خوب شه بعد کنارش خوابیدم چون اگه پیشش نمی خوابیدم ممکن بود کس دیگه ای رو ببینه و عاشق اون شه ( وا چه جادویی شده)
فردا صبح از زبان مری پاشدم دیدم آدرین کنارمه بعد چشماشو باز کرد و گفت عشقم بعد منو تو آغوشش فرو برد منم خودمو مثل بچه ها خودمو تو بغلش جا کردم بعد سرم رو بردم بالا و نتونستم
تهمل کنم دستم و گذاشتم رو گونش و بوسیدمش بعد با آدرین رفتیم بیرون و گابریل و املی و ناتالی گفتن خوش حالیم حالت خوب شد منم گفتم ممنون بعد با آدرین نشستیم صبحانه خوردیم
بعد صبحانه کیفم و برداشتم گفتم من دیگه مزاحم نمیشم .....آدرین خیلی ناراحت شدم که مری می خواد بره که مامانم گفت نه عزیزم تو جزو خانواده مایی تازه منو و گابریل داریم می ریم مسر تو پیش آدرین بمون گفتم حتما
(دو ساعت بعد ) ادری مامان و بابام رفتن ( بچه ها اون ها به هتل رفتن چون چند روز دیگه پرواز دارن و این زوج عاشق تنها بمونم)( مری *ادری +)*اگه نمی خوای منو ببینی من برو +نه چرا اینو میگی *چون نه باهام حرف می زنی نه باهام مهربانی+نه نه من نمی خوام برای *پس
*پس دیگه ...دیگه دوسم نداری + نه من عاشقتم و بیا سه اینکه می خواستی بری ناراحت شدم *واقعا
آدرین بیا بغلم خانم کوچولو
2 روز بعد
مری مدرسه بودیم که آقای داماکلیس گفت فردا شب مهمونی رقصه و یک هفته به نیویورک می ریم ( چون دیگه مدرسه تموم شده)
آلبا مری با کی میای
مری هرکی زود تر درخواست بده
مری آدرین از پشت یه لبخند زد و زنگ خ ورد و رفتیم بیرون منتظر آدرین بودم اومد و با سه جشن درخواست داد خواستم سر به سرش بزارم گفتم ببخشید ولی لوکا زود تر درخواست داد قرار با اون ( لوکا ازاد شد )
باشم آدرین ناراحت شد بهش خندیدم گفتم شفت من آخه تورو ول می کنم میرم با مداد شمعی ( لقب جدید لوکا ☺☺)ادرین وقتی فهمیدم مری داره شوخی می کنه انگار دنیا رو بهم دادن بهش گفتم دیگه این شوخی رو نکن بغلم کرد گفت باشه عشقم
( فردا صبح) مری با آدرین رفتیم مدرسه الیا و نینو باهم بودن رو صندلی جای من رفتم گفتم چه خبره نینو اومد عقب آلبا گفت چون لایلا با سه نیویورک و جشن اومده من گفتم شما دو مرغ عشق رو جدا نکنم گفتم مرسی چیییبییی آدرین گفت چی شده عزیزم گفتم باز اون دروغو ترین آدم دنیا سر رسید حالا بیا بشینیم پیش هم آدرین گفت لابلا باشه بعد رفتیم نشستیم که ...
راوی خانم بوستی سلام بچه ها راوی همه سلام کردن خانم بوستی لایلا با سه جشن اومده و الانم امتحان آخر ترم هست لابلا بیا تو لایلا سلام بچه ها راوی همه سلام کردن جز مری خانم بوستی مرینت لایلا به همه سلام کرد چرا جواب ندادی مری خانم ببخشید ولی در شعن یک پرنسس نیست که بایک دروغو هم صحبت شه ادری مری از تو بعیده بچه ها راست میگه مری من نه دوپن چنگم نه مگ گرانت من اگراستم قیافه بچه ها 😯😯😯😯قیافه آدرین 🙂🙂قیافه مری 😌😌لایلا چی مگه خواهر آدرین جونی مری 1 نه من همسرشم 2 دو به شوهر من نگو آدرین جون بگو آقای اگراست
قیافه مری 😌😌قیافه لابلا 😡😠قیافه آدرین 😍😍😍( داره از زوق میمیره ) قیافه کل کلاس 😯😯😯😯خانم بوستی بسه بسه دیگه وقت امتحان پسرا بمونن دخترا برن ولی چون یه میز باقی می مونه لابلا اون جا مری همه گفتن چشم و رفتیم بیرون همه با دوستاشون بودن الیا دختر الان همه دارن راجب شما حرف می زنم
مری آره
آلبا ولی چی گفتی
مری بله دیگه ما اینیم
الیا یادم رفته بود همسر داری
مری ما که هنوز ازدواج نکردیم ولی خب اره
الیا نه می خوای فردا ازدواج کن
مری ببند
الیا باشه ولی من بردم
مری هه دوبار
مری کلی با آلبا بحس کردیم که بلخره نوبت ما شد رفتیم امتحان دادیم بعد همه سر جاهاشون نشستن
خانم بوستی فردا نتایج معلوم میشه و امشب جشن برگزار نمیشه
همه ی بچه ها چرا کی می ریم نیویورک خانم چون حال آقای داماکلیس خوب نیست و پس فردا می ریم نیویورک مری همه ناراحت شدند که آقای داماکلیس حالش بد و خوش حال که به نیو یورک میریم بعد خانم گفت به شاهزاده انگلستان آقای دنیل مک گرانت برادر مرینت احترام بزارین همه دست زدن بعد شروع کرد خانم به مصاحبه و من فهمیدم کل مصاحبه دنیل حواسش به جولی فکر کنم اینم عاشق شد رفت ( رها بله ما اینیم دیگه مری خب حالا انگار چی کار کرده رها ببند
بعد که زنگ خورد رفتم پیش دنبل گفتم آقا آقا عاشق شدم منو بگیر خواهر مری نیوفتم آقا آقا داداش ادری بیا منو بگیر نیوفتم آدرین که فهمید اومد منو همراهی کرد گفت داداش دنیل عاشق شدی عاشق شدی دختری با موهای بنفش چشم بنفش ولی به پای مری نمی رسه ( تر زدی تو ریتم ادری اخه باز مری اینو می گرفت دستش ول کن نبود رها موافقم مری ادرررررین رها برو که نکشتت ادری باشه من رفتم)
دنبل ما رو زد کنار گفت خب چی منم دل دارم ( آخی دل دار با قلب دل و قلوه دنیل ببند ) خندیدیم گفتیم پس باسه جشن بیا برو درخواست کن و دل اوووو بزن بههه دررریا راوی خلاصه اینا میرن خونه بریم پیش جولی
جولی وای پسره معرکس واقعا عالی بود ولی اونکه عاشق من نمیشه (میشه)
(ل+ ج * لوکا و جولی ) +چی شده آجی *هیچی فقط از یه پسره که برادر مری ازش خوشم اومده +او چه گرون پسندی عاشق شاهزاده میشی *داداش+باشه ببین باید تو جشن خود نمایی کنی که یک دل نه صد دل عشقت شه *واقعا +صد البته دختر به این ماهی (واقعا البته بر خلاف داداشش ل تو ساکت که اصلا هوای ما رو نمی گیری رها دوست ندارم انقدر هم هوات الودس که جولی رها اینو عاشق یکی دیگه کن به خاطر من ل نه من مری رو می خوام رها باشه جولی جون
مگه ابنباته ل آره از ابنبات خوش مزه تر رها باش باش عاشق
کاگامی میشی
دنیل اون دختر عالی چشاش مو هاش وای فردا حسابی تیپ می زنم که دل ببرم ( بردی مری لونده رها چرا مری چون لحظه عاشقانه می خوام ادری عشقم خودم باست می سازم مری مرسی عشقم رها باش باش)وای کت آبی عالی
لایلا باورم نمیشه زیرش زد گابریل خر اصلا نمی فهمه چه عروسی رو از دست داده ( آره خیلی تو خوبی )
مری با ادرین و دنبل رفتیم بعد چند ساعت دنی رفت من و ادرین تو بغل هم بودیم که ادری فیلم ترسناک گذاشت من پریدم بغل آدرین اون منو سفت گرفت ادری بعد فیلم مری رو هرچی صدا کردم جواب نداد دیدم
خوابه بغلش کردم گذاشتمش رو تخت بعد کنارش خوابیدم و بغلش کردم
پایان
تظر فراموش نشه
بای
14 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
میگم چرا دیر شده پارت بعد نرسبد
م یک سوالی دارم اسم برادم مرینت دنبل یا دنیل
دنیل