18 اسلاید صحیح/غلط توسط: Asal._.ir انتشار: 4 سال پیش 93 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بریم شروع✨
+گوشیم زنگ خورد مامانم بود....×سلام دخترم+سلام مادر جانم خوبی×مرسی قربون دختر گلم برم نگاه با پسر خاله ات ادرین +جانم!! پسر خاله ام ادرین!؟×وای خدا یعنی تو بعد از ۱۸ سال نمی دونی تو و ادرین پسر خاله دختر خاله ای ناتنی هستید اوکی!؟+یعنی چی چطور ممکنه😐×حالا ممکنه با پسر خاله دختر خاله ها با رـد و چند نفر دیگه برید نیویورک رونمایی افتاده واسه یک ماه دیگه براتون توی جنگلش ویلا گرفتم رو برو تون هم دریافت کلی خوش بگذرونید با هواپیمای شخصیت تون میرسد خوش بگذرونید 😍😍😍+هه چشم مادر جانم چشم😐✌
_پسر خاله دختر خاله ای ناتنی هستیم من و تو + ارعع ارعع😨😭_چته دلتم بخواد همسرآینده تا پسر خاله اته😒+نه داشتم اشک شوق می ریختم😂😂😂
+ای خدا بدبختی پشت بدبختی😭_چی یک رو بدبختی اصلا دیگه با من حرف نزن😒+ادرین _....... +ادرینم....+ خوب پس این طوری نمیشه مرینت: بلند شدم ور بام سمتش و روی پاهاش.....،.،..،نشستم و دستام بردم طرف گردنش و ب......غ...ل......ش کردم+ با من قهر نکن😮_اون وقت چرا!؟+ناراحت میشم😧_چه قانعه کننده😒+ادرینییییی_ها+ها کوفت😐
مرینت: ولپش رو ب.....و........س....ی.....من یهوب ا شیطنت به نگاه کرد و منو به خودش چی.....ب.....و...مد و گفتم: میبخشمت دختر خاله😍♥+مرسی پسر خاله😂😍♥خوب زنگ بزن به بچه ها بگو از مسافرت سریع برگردم بنظرم با هلوموپتری که براشون الان بفرستم ساعت نه شب خونن😮_فکر همه جا رو میکنید😃+خوب معلومه الکی که وارث و رییس دوتا شرکت نشدم که😂
مرینت:سرم رو از توی بالشت بیدار کردم دیشب انقدر که کاترین کارمن و ویکتوریا و جنیفر،جکیسا،اسکارت،کالیسا الیا زدن توی سر هم دیگه و جنگ بالشت شد خسته شدم نفهمیدم چی شد😐♥..بلند شدم ویک دوش گرفتم😐♥ خسته شدم دیگه والا به خدا و رفتم سمت اتاق لباسم و هرچی لباس خوشمل کیوت جینکچلی بود برداشتم از هر مدل که دوست داشتم😍🔥 تقریبا ماله من سه تا سام شد سام ها رنگ شون شکلاتی بود♥ موهام رو خشک کردم سشوار کشیدم ساف و بروس کردم یافتم شود عقب و موهای چتریم رو دادم جلو و یک رز صورتی زدم که رنگ ملایمی داشت و به خودم رسیدم😍🐾یک بلرسوی شکلاتی هم برداشتم ساعت ادکلن هم زدم و رفتم پایین چی اینا که هنوز خوابت سریع رفتم بلند گو رو باز اوردم +ارتتششششش حملهههه شدههه تیرررر خرودممم اخخخخخخخخخ جکیسا:چی مریت مرد+ داشت ذوق میکرد هری: ای نفسسسسسسس کششششش وقتتهههه جشنههههههههه کارمن :کو اون تن لششششش میخوام اتیشش بزنمممممممممم+ گمشیددددددددد همههههههههه بیرونننن ز خونممممممم ای نفسسسسسسس کششششش خدایااااااااااا 😂
ادرین:از خواب پاشدم دوش گرفتم و به مایلی گفتم ساکن رو جمع کنه به اصرار من مرینت و تام گزاشت با هواپیما ای من بریم😆کت و شلوار اسپرت و رو برداشتم عطر مرد علاقه لام زدم رفتم پایین روی میز نشستم و داشتم ثبونه می خودم که جنیفر مثل این مار زده های پشت کوه اومد سر میز _این چه وضعشه😐\دلتم بخواد تازه از خواب بیدار شدم_پشت کوهی جنیفر 😐صبحونه نمی خوری میری درست و مرتب میشینی صبحونه می خوری تا پنج میشمارم باید بری بالا_یک دو سه چهار پنج بهش نگاه کردم بی چاره رفته بود😂😂😂
یادم نمیاد کجاییم😑...(شروع)_ ویکتوریا چه اندقر خوشگل کردی 😐/ایشش منو مرینت قرار گزاشتم مثل هم لباس بپوشیم 😍خیلی مچیم _لازم نکرده/اون وقت شما چیکاره ایی _برارد بزرگ تر جنابعالی/کسی از تو نظر نخواست 😐_ یعین من توی کار ما دخترا موندم چقدر لوسین😐(لوس اون قیافه)/عههههههه مگه شما پسرا خوبین اصلا تو خوبی😐اون تام لجباز خوبه😐_معلومه😐 ارسنت: سلام بر خانواده ای اگراست_سلام😐ارسنت 😐 ویکتوریا بر لباسات رو عوض کن(+ پشت در ادرین اینا وایساده بودم و داشتم به حرف هاشون گوش میداد میدادم پسره ای لجباز امروز از دندهای چپ بلند شدم درو محکم باز کردم بدبخت مثل این داعشی ها که رفتن می خوان خانواده ایی رو بکشم+کی گفتههای هه هه عووؤووضضض کنهههههههههههه _داد نکش سر صبحییییئی+خوشششششششش ندارممممم سررر صبحییییی به دختررر خالهههه امممم حرف بزیناااااااااآااا
ارسنت: غش کردم یکی نیس بگه تازه بیست چهار ساعت نیست که می دونی دختر خاله ام😂 چرا من که هستم میگم:میگم بد نباشه بیستچهار ساعت فهمیدید دختر خاله هستید😂+ببببببندددددددددددد / ایقربمن بشم مرینتتت این دوتا بزغالهها ام بیا سر میززززز+ نشستم کنار ویکتوریا 😂و با خشم به ادرین نگاه میکردم_چیه منو خوردی 😐💔+یعنی حال کن دو تا خانم خوشگل کنارت نشستن اون وقت به یکی شن توهین می کنی😨😒مردم از خداشونه من یک نکته بهشون بندازم😑💔_کشتی خودت روو😂😂😂😂😂😂+رو اب بخندی _ باشه میرم توی استخر روی اب می خندم +هرهر_بامزه +بر خرمگسش لعنت _دقیقا +انقدر با من کل کل نکن
جنیفر:بستههههههههه ویکتوریا: بالا دختر خالهههه ای من اینترنت طوریی حرف نزنننننننننننن برو به داداش یک چیزی بگو+یعنی حال کردی ارسنت ادرین😎جنیفر:اوننننن دختررر خالهههه ای منم هستتتتتااااااااا_کشتید خودتون رو ارسنت پاشو بریم حوصله ام رو سر بردن😂💔+شما بی جا میکنی بشین سر جاتتتتتتتتت
_اون وقت چرا پا نشم!؟+خوب چیز چیزه_چیزه😐+هیچی برو برو که حوصله ات رو ندارم😐💔 ایش_ادربن: خیلی وقتی کل کل می کنه با مزه و کیوت میشه منم هی خودم رو به ادمای بی اعصاب می زدم حداقل بکنم اصرار نکرد من بشینم ولی قرمز شده بود😐💔(خوب امروز دقیقا روزیه که مهرداد میناوند درگذشته حوصله ای زیاد نوشتن ندارم چون که خیلی ناراحتم که مهرداد کرده پس کم می نویسم😭
اقا با این که دو تا داستان دارم یک داستان خیلی قشنگن می خوام بنویسم که اشراف زاده اییی هست در مرود مرینت و ادرین نیست در مورد اتروان و ترانه هست دو تا اشراف زاده نه که از این معمولی ها اونایی که به پای سلطنتی می نویسند در مورد هفت تا اشراف زاده ای شیطون بلا هست😍
پارت دوم اوت داستان هم گزاشتم اون به تاخیر می افته اگر بازدید و حمایت از اون داستان هم بشه براتون از این داستان و اون بیشتر می نویسم😂
اما راستی میگم ببخشید زیاد جواب کامنت ها رو نمی دم چون که سرطان درم بیشتر توی بیمارستان بستری و...هستم ولی خوب بازم می نویسم
بکنم در مرود خودم بگم من عسلم یک دخمل ۱۷ ساله که به خاطر چند تا مسأله سرطان خون گرفتم توی خانواده سطح بالا به دنیا اومدم و ورزش مورد علاقه ام هم کنی نمی میرممم هم تکواندو بوکس کاراته و بسکتبال هست😆
خوب دیگه هیچی 😂
بایییییییییییی😂
...،.،.،..،.،
....؟بای
18 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عزیزم داستان تو بهترین داستانه ♥️خدا نکنه تو بمیری 🥺🥺
درزم اون سلامتی خودت مهمه بعدش داستان ♥️
اگه تو خوب نباشی که خوندن این داستان کیفی نداره 🥺
اگرم از حرف های قبلی من ناراحتی ناراحت نباش بخدا داشتم شوخی میکرم تا بخندیم ♥️🥺
نیازی نیست به خاطر حرف های یه سری آدمای بی ادب خودتو ناراحت کنی ♥️🥺
اصلا پارت بعد رو بی خیال شو اول خبر سلامتی خودتو بده بعد پارت بعد رو ♥️🥺
پس تموم شد اول سلامتی تو و بعد پارت بعدی ♥️😍
قرارداد بسته شد ♥️
درزم یک نفر دیگه با عسل بد حرف بزنه یه جوری جوابشو میدم که توش بمونه حواستون رو جمع کنید 🤬🤬🤬🤬🤬با همه هستم 🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬
چرا قضاوت نمی کنید به قران من ارزو دارم یک ساعت بدون درد بشینم ن ن نمی تونم باشه باشه اگه میخواهید بنویسم باشه برید سروش نصب کنید اگه میتونید میخوام بقیه اش رو اونجا بنویسم با اکانتی به اسم .....(رمان میثاق عشق)همین دقیقا همین از قرار می سازند بقیش اونجا می نویسم اینم به خاطر دوستی به نام (جهان هستی) که واقعا ه من لطف دارند و بقیه رفقا💔💔💔ولی منم درک کنید به خدا خسته شدم💔از خودم از این دنیا خدا رو چه دیدی شاید همین فردا مردم💔💔💔توی سروش این اکانت و میسازم(رمان میثاق عشق) همین و تمام ولی در عسل رو خیلی هاتون شکستید....حرفی ندارم......
خدانکنه🥺آجی ناراحت نشو داستانات عالی هستن نفس😘کسی هم دیگه حق نداره به آجی من حرف بزنه اگه دوست ندارید نخونید مجبور که نیستید😠و اینکه آجی قشنگم پارت هارو گذاشته اما اول این پارت تایید شده یکم دیگه صبر کنید اون قبلی ها هم میان اونموقع میفهمید چی به چیه😉توهین نکنید داستانهای آجیم بینظیره😚اگه هم کمه خب حتما حالش خوب نیست واسه همین نتونسته که زیادتر بنویسه همیشه که نباید خیلی زیاد بخونید یبار هم کم بخونید اشکالش چیه😑یکم درک کنید🤗الا هم ببینین دل آجیم رو شکستین😠 ناراحت نشو عشقم❤
من اجازه ندا م برنامه ای دیگه ای نصب کنم ☹️💔 لطفاً همینجا ادامه بده 😍😍
وای ببخشید نتونستم ایدی بزنم تو سورش کار های بیمارستان کنکور رو میکردم فردا میزنم
عسسسسسل😠همین حالا توضیح بده پارت ۸ و ۷ کجاااااااان 😠
دوستش داشتم اما چند پارت های قبلی رو نیست آدم گیج میشه
عالی نوشتی عزیزم
اوه خدایی چرا این طوری شد نگران نباشید پارت هفت هشت رو میزارم😐😐😐😐(^^)
بله گزاشتم
عالیی بود منم مثل تو اسمم عسله😍 ولی یه سوال واقعا سرطان داری😨😱???
خوب بود🙃
دایتانت خیلی پیچیده هست چون اسم رو نمی نویسی و به جاش علامت میزاری اگر اسم رو بنویسی و جلوزکش : این رو بزاری ما دقیق میفهمیم که کی داره حرف میزنه و گیج نمی شویم و حتما و حتما اسم رو بنویس و علامت نزار خاهشن و راستی این پارت خیلی کم نوشتی پارت بعدی باید بیشتر بزاری داستان من رو هم بخون
اول چت شده خیلی نگرانم کردی 😰
دوم پارت 7 و 8 کو آخه این پارت رو زدی 9
سوم خیلی نگرانم کردی 😰😰
چهارم منتظر پارت بعدی هستم