
از زبان مرینت : خانم گفت که این هفته امتحانات شروع میشه منم مثل خر نشسته بودم و میخوندم ( بچه ها تا وقتی مرینت به آدرین نرسه و نره سیرک هیچ چیز شروع نمیشه ) ما : سلام مر : چیه ساکتی ؟؟. ما : وا مکه همیشه باید جینگولک بازی دربیارم ؟؟. مرینت : والا همیشه که میکنی ما : نمیتونم امتحان دارم. بعد دور خونه رو یک دور رفت و برگشت من دیگه ۱ درصدم شک ندارم یک تخته اش کمه. مر : خب خول بشین بخون. ما : حوصله ام نمیاد. مر : با آدرینا بخون. ما : اره خودشه 🤩🥳
یک ساعت بعد : پینک دینگ ( صدای آف آف ) مر : ما باز کن. ما : اوکی. ما : سلام. از زبان مرینت : ا این پسر هم اومده. مر : سلام. خب دیگه هیچی نشان ادامه اشو خواندم بالاخره ریاضی تموم شد مر : اخیش رفتم تو اشپز خونه و یک کیک برداشتم خوردم. سه تا خول : ( خل یا خول رو نمیدونم کلا دیوونه دیوانه ) ما هم میخوایم. مرینت : ( اینجا مثال صداش رو مثل اونا کرده یک توضیحی بدم : اونا با لحن گوگولی و درماندگی گفتن ما هم میخوایم 😖☹️. ) خودتون بیاید بردارید. - : اهههههههههههه. آدرین : اومممممممممممممممم خوشمزه است راستی مرینت من تا حالا ندیده بودند آدرینا هم که هم سن تو ندیده بودت. کجا بودی ؟؟؟ مر: اوممممممم ویژه من برم درس بخونم 😁( و یک لبخند ضایع زد )
آدرین : این چشم بود ؟؟؟؟. مرینت : هیچیم نبود. اد ( آدرین ): ا برگشتی اره؟؟؟. مر : اره ولی سوال جواب نمیدم. ادر ( آدرینا ): چند سالته ؟؟؟. تو ذهن مر : اگه جواب بدم شک میکنه پس نمیگم. مر : ..... ادر : 🤨 داداش این اوکیه. کلا فکر کنم خانوادگی اینا دبووونه آن
میدونم کم بود ولی لایک کامنت فراموش نشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام فن گلم خوفی من گروه کوکو هستم امروز مراسم ماما ماست🥺میشه برین بهمون رای بدین🥺برین سرچ کنین[خبرنگار💕]و به نظرسنجیگروه برین وبهمون رای بدین امیدمون به شماست🥺💞Hi 💜
کوکونات کیوت و خوشمل من اگه دوست داری koko موفق بشه برو در جشنواره ماما بهش رای بده🤩 🚙
خیلی قشنگ بود
هن چرا لایک نخورده بوددد
خیلی داستانت قشنگهه
اگه هوشت اومده چرا. لایک نکردی ؟؟
خسته نباشی کردم تو چگونه میفهمی لایک نکردم یا کردم؟😐
قسمت بعدی کوشش