رویای عجیب part9

جیمین:رفتیم جلو...خونهه نسبتا بزرگ بود که بالکنم داش رفتیم اونجا و داشتم از پنجره خودمو نگاه میکردم عوففففف بابا چه خفنم جرررر😂😂نمیدونم ا/ت چرا چیزی نمیگه و فقط زل زده به یجا:هی پیشت کیوتی ا/ت....ا/ت:چی چیشده؟؟؟اها بله؟؟😅جیمین:کجا زل زدی به چی فک میکنی؟؟؟😂ا/ت:به اینکه چجوری الان یکم حال کنیم😏جیمین:اها اره فکره خوبیه....جانم؟؟؟؟؟؟؟😳حالت خوبه اون منما میخوای چیکار کنی باهاش😨عه چرا میخندی اخه میخوای تو جوونی زهر ترکم کنی؟؟؟😓ا/ت:واییی پاره شدم نه نه شوخی کردم😂بیا بریم تو یه سرکی بزنیم جیمین:اره بریم میخوام بدونم داره الان چیکار میکنه...داخل که رفتیم دیدم....عررررررررررررر تنها نیسم یه دختر نشسته پیشم ایشششششش چرا اخه😭به ا/تم گفتم این رو:ا/ت این دختره دیگه کیه؟؟؟؟؟؟😳ا/ت:خب...شمارو اشنا میکنم خانم جان ایشون شوهر شوهر جان ایشون همسر اوکی؟؟؟جرررر😂

جیمین:عرررر پس چرا تو جاش نیسی...اوپس😐ا/ت:بلهههه؟؟؟؟چییی من؟؟؟؟؟؟😳جیمین:ببخشید از دهنم پرید خب...هرکس یه رویایی داره دیگه😅😐ا/ت:شوخیت گرفته من ازت ۱۲ سال کوچیکترم بعدم من روحم هنوز معلوم نیس زنده بشم یانه😶جیمین:بالاخره دیگه عههه😅اصن بگذریم...واو هوا چه باحاله نه؟؟:/ ا/ت:اوهوم الودس😐بوی گنده دود میاد😂یه نگاه بنداز به خودت هنوز که هنوزه به فکر ورزشی یخورده دلت واسه بدبختی که کنارت نشسته بسوزه که میخواد جلب توجه کنه😐...شدی عین فیلما که اخرش گل بلبلی میشه عق😶جیمین:جررررر😂😂😂عب نداره بزا عین فیلما بشه ورزشم که بد نیس ادم باید سالم زندگی کنه😎ا/ت:اوهوم بعد اونوقت تا لنگه ظهر خوابیدن چیه این وسط؟؟😂😐البته درک میکنم حال میده من تو ایران ساعت ۸ بیدار میشدم😐جیمین:اههه چقد زود😯....(خمیازه)

جیمین:گفتی خواب الان خیلی حال میده که بالشتتو بغل کنی و بخوابی😁ا/ت:این یعنی برگردیم خونه؟😊جیمین:زدی تو خار اره دقیقا😴😁ا/ت:اوکی صووو دستمو بگیر و چشاتو ببند تا برسیم جیمین:فک کنم تا برسیم خوابم ببره😂😴ا/ت:عب نداره تنظیم میکنم که رو تختت باشی وقتی رسیدیم....اصن بیا تو بغل من بخواب😂جیمین:باشه...ا/ت:عه واا انتظارشو نداشتم😅پنج دقیقه بعد😐....جیمین رو روی تختش تنظیم کردم که بخوابه خودم کار داشتم میخوام دوباره برگردم شهر روحا تا یه کاری رو انجام بدم....

ا/ت:وارد شهر که شدم رفتم پیش نگهبان شهر که روی همه روحا نظارت داش بهش سلام کردم و اونم جوابمو داد و گف:چطوری ا/ت حالت چطوره چیشده که اینجا اومدی؟؟؟😊ا/ت:خیلی ممنونم...راستش میخواسم یه تنظیمی رو روم انجام بدین نگهبان:حتما هر کاری باشه انجام میدم فقط در حد دو کار...ا/ت:میشه یه نفرو که اسمش جیمینه یجوری تنظیمش کنین که من دیگه پیشش نامرئی نباشم و بتونم من بهش دس بزنم؟؟😅نگهبان:اره اره حتما خب خواسته دوم؟؟؟

ا/ت:میشه من ویژگی های یه ادمو داشته باشم یعنی هم بتونم بخورمو بخوابم بمولا انقد غذا دیدم که دهنم اب افتاده خسته شدم😐نگهبان:باشه باشه حتما این دوتا فقط برای توئه چون استثنایی هستی😂از فردا یه روح با امکانات جدیدی😂قبوله؟ا/ت:بلی بلی قبوله ممنون😄.....