رز عشق پارت۲

از زبان مرینت:خانم گفت مرینت جان برو پیش ادرین بشین مرینت تودلم گفتم پس اسمش ادرین چه اسم قشنگی از زبان ادرین: پس اسم این دختر مرینته باید باهاش دوست شم

از زبان مرینت: رفتم پیش ادرین نشتم زنگ تفریح خورد همه رفتیم بیرون کلاسا یهو ادرین اومد وگفت: مرینت لطفا ساعت ۵ بیا کنار برج ایفل میخوام یک چیزی بهت بگم منم گفتم: باشه

میریم به ساعت ۵ ازبان ادرین یک هودی باشلوار لی پوشیدم بایک کتونی خوب از زبان مرینت: رفتم توکمدمو گشتم یک لباس خوب که خودم طراحی کردم پیداکردم وپوشیدم رفتم سر قرار

از زبان مرینت وادرین همزمان : گفتم باید یک چیزی بهت بگم مرینت گفت اول توبگو ادرین گفت خب راستش من عاشقتم مرینتم گفت خب منم عاشقتم وجفت مون لبخند زدیم وبه اندره گفتیم لطفا به ما بستنی بده از زبان اندره: بستی موز به رنگ موهاش بستنی نعنایی به رنگ چشمای جنگلیش باتکه های شکلات برای بانو جوان بستنی بلوبری به چشماش ذغالخته به رنگ موهاش باتکه های شکلات

از زبان مرینت وادرین همزمان : گفتم باید یک چیزی بهت بگم مرینت گفت اول توبگو ادرین گفت خب راستش من عاشقتم مرینتم گفت خب منم عاشقتم وجفت مون لبخند زدیم وبه اندره گفتیم لطفا به ما بستنی بده از زبان اندره: بستی موز به رنگ موهاش بستنی نعنایی به رنگ چشمای جنگلیش باتکه های شکلات برای بانو جوان بستنی بلوبری به چشماش ذغالخته به رنگ موهاش باتکه های شکلات برای پسرجوان

خب بگم من تصمیم گرفتم ۱۰ پارت باشه پس یعنی ۸ پارت مونده درفصل ۲ قراره شخصیت های جدید داشته باشیم پس تا اخر این داستان بامن همراه باشید لایک وکامنت کنید مرسی