
اینم پارت جدید

ا/ت(اوه حالا فکر کردم چقدر آتیش گرفته میشه اون در ماهیتابه رو بدی؟)شی آ(باشه باشه الان)جیمین(مواظب دست باش)ا/ت( هوف خاموش شد)شی آ(خیلی ازت ممنونم خانم؟)ا/ت(کیم ا/ت هستم کارکن جدید کافه)شی آ خوشبختم)ا/ت(منم همین طور)جیمین(شی آ برو مشتری اومده)شی آ(باشه)ا/ت(میگم میشه زیاد بهش سخت نگیرید؟ آخه معلومه خراب کاری میکنه همه کار ها رو داره تنها انجام میده)جیمین(لطفاً زود اون رو قضاوت نکن اون دختری که نشون میده نیست)ا/ت(خب من الان باید چیکار کنم؟)جیمین (اول باید هنرت رو نشونم بدی)ا/ت(بله چشم خب من الان چیکار کنم)جیمین(غذایی که خیلی خوب بلدی رو درست کن)ا/ت(چشم)ن:ا/ت غذایی که از همه خیلی خوب بلد بود رو برای جیمین درست کرد اون کارش رو خیلی با دقت انجام میداد.جیمین(کارت خوبه)ا/ت(ممنون)جیمین(تموم شد؟)ا/ت(بله الان میارم)جیمین(خوبه نه واقعا خوبه دوست داشتم)ا/ت(مرسی ).جیمین(اصلا معلومه تو غذا پختن خوبی فقط کافه الان مهم ترین چیزه که باید یاد بگیری وگرنه نمی تونی تو کافه کار کنی)ا/ت(من آمادم تا یاد بگیرم)ذهن جیمین(نگاش کن چه خود شیرینی میکنه)جیمین(بیا اینجا تا بهت بگم)ا/ت(الان میام لطفاً بزارید ظرف هارو بشورم)جیمین(زود باش)ا/ت(اومدم)
[جیمین در حال آموزش دادن]ن:ا/ت بعضی وقتا محو جیمین میشد و نمی تونست چشم ازش برداره هرگاه جیمین میخندید اونم باهاش می خندید.جیمین(خب تو الان همین کارو بکن منم کمکت میکنم)ن:ا/ت همه ی کارهایی که جیمین انجام می داد رو انجام میداد اما موقع ریختن کافه...ا/ت(آیییی دستم سوخت)جیمین(وای چی شد صبر کن)ن:جیمین دست ا/ت رو با نگرانی تو دستش گرفت شیر آب رو باز کرد و دسش رو گرفت زیر آب.جیمین(چرا مراقب نیستی آخه)ا/ت(هواسم پرت شد)جیمین(همینجا وایسا )ا/ت(باش)ن:جیمین با نگرانی دست ا/ت رو گرفته بود و پانسمان می کرد دسش خیلی سوخته بود.ا/ت(ببخشید که توی دردسر انداختمت)جیمین(دست خیلی سوخته باید بیشتر مراقب می بودی)ا/ت(متاسفم) جیمین (اشکال نداره ولی بازم بیشتر مراقب خودت باش)ا/ت(ممنون که نگرانی).ن:نگاهاشون بهم گره خورده بود هیچ کدومشون نمی خواستن از نگاه کردن به یکدیگه دست بردارند.
ولی یهو با صدا کردن شی آ به خودشون اومدن.شی آ(آقای پارک میشه لطفاً بیاین کمک)جیمین(ا/ت فعلا نمی خواد کاری بکنی صبر کن تا من بیام)ا/ت(ولی..)جیمین(ولی نداره بگو باشه)ا/ت(چشم)جیمین(خوبه)ن:و رفت تا به شی آ کمک کنه .[موقع رفتن]ن:موقع بستن در کافه بود در کافه رو قفل کرد شی آ زود تر از همه رفت.ذهن ا/ت(این موقع شب و اینجا که تاکسی نیست حالا چیکار کنم)جیمین(با چی میری خونه؟)ا/ت(همیشه با تاکسی میرم ولی الان می خوام پیاده برم)جیمین(بیا من میرسونمت)ا/ت(ممنون)ن:هردو سوار ماشین شدن.جیمین(دست خوب شد؟)ا/ت(بله ممنون)جیمین(خونت کجاست؟)ا/ت(برید بهتون میگم)[رسیدن دم در خونه]ا/ت(ممنونم واسه اینکه رسوندینم)جیمین(بیا اینم دست مزدت)ا/ت(اما من که کاری نکردم) جیمین (بلاخره تلاشت رو کردی بگیر)ا/ت(ممنون)
[ا/ت رفت خونشون]ذهن ا/ت(مرد خوبیه خوش به حال دوست د.خ.ترش)ن:امروز برای ا/ت هم روز خوبی بود هم بد؛ا/ت گوشیش رو برداش تا به مینسو زنگ بزنه.ا/ت(سلام مینسو)مینسو(سلام رفتی کافه؟)ا/ت(مینسو واقعا ازت بخاطر این کار ممنونم ی روزی برات جبران میکنم)مینسو(خوش حالم که رازی بودی کار دیگه ای نداری عش.قم)ا/ت(نه ممنونم عزی.زم شب بخیر)منیسو(شب بخیر خدافظ)
اینم از این
ممنون که خوندی♥️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییییییییییییی بودددددددددددددددددددددد
سلام خوبی دونات🍩
اینجا پیج آفیشال مال گروه ♡کوکو♡هست🍩🍪
خیلی خوشحال میشم فنم شی🍫🍫🍫
اعضا:
☆بنیفشا ☆مین سو☆
خب اکر خوشت اومده عضو شو خوشحالم میشم🍪🍩🍩🍩
آیا کوکونات میشی ¿