10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Mune انتشار: 4 سال پیش 52 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هلو ... اومدم خدمتتون با یه داستان خفن😂 نظر نشه فراموش اگه خوشتون اومد بگین ک ادامه بدم💜 پیش پیش مرسی که وقت گزاشتین خب دیگه وقت و هدر ندیم برو ک رفتیمممم.....
باز یه صبح دیگه ....
این روزا اینطوریم کسل بی روح ..
نمیدونم ولی خستم از این زندگی همش ینواخت و سرده ..
و بدون اینکه اتفاقی بیوفته داره ینواخت ادامه پیدا میکنه...
تنها کاری ک میکنم خوردن و خوابیدن و نفس کشیدنه.. ب غیر اینا هیچی نیست
چقدر احساس سرد بودن وجودمو فرا گرفته...🌨️
ولی امید خوبه مگه نه؟
امیدمو از دست نمیدم
چون همیشه قراره نیست اینجوری باشه
البته تنها کسی ک میتونه تغییرش بده خودمم...
تصمیم میگیرم ب درس خودن کار سختیه اوف ولی باید ادامه بدم
حقیقتش چند ماه پیش دانشگاه قبول شدم
یه رشته ایی ک خیلیا آرزوشو دارن
ولی دلم خیلی آشوبه
انگار هنوز زندگیه جدیدمو قبول نکردم..
هنوز خودمو نمیشناسم و نمیدونم با خودم چند چندم از خودم میپرسم هدفم توی این زندگی چیه؟ ولی جوابی ندارم
اصلن از این زندگی چی میخام؟....
هوای ابری و دوست دارم و اون نسیم سردش ک سرماش تا مغز استخون آدم نفوذ میکنه
امروز اینطوریه..توی یه لحظه تصمیم میگیرم برم بیرون..سری آماده شدم و زدم بیرون
قدم میزدم توی خیابون و نگاهم بیشتر رو ب بالا و آسمون بود هوا بشدت عالی بود....ب اطرافم نگاه کردم به یه پارک رسیده بودم .. او چ عالی دلم میخواست یکم بشینم
نشستم و گوشامو سپردم ب دست باد ک داشت شاخ و برگ درخت ها رو قلقلک میداد
آروم با خودم صحبت کردم باز درگیر خودم بودم ک میخام چیکار کنم با آینده ی مبهمم ...: آخه نمیتونم من ...من هدفای خیلی بزرگی داشتم من ..من خیلـــی بلند پرواز بودم
ک یهو صدای یکی منو از جا پروند
_: پیش خودت هیچ وقت کم نیار
ب خودم اومدم مثل اینکه یکم بلند حرف میزدم..نگاهی ب کنارم انداختم یه پسر با پالتوی سیاه کنارم نشسته بود و به روبه رو نگاه میکرد
خودمو جمع و جور کردم و کمی جابجا شدم
_: ببخشید که حرفاتونو بی اجازه شنیدم
گفتم :ایرادی نداره..
پسر ب سمت من برگشت موهای خرمایی و پوست سفیدی داشت
_: ب نظر میاد خیلی آشفته آیی
گفتم: ب نظر نمیاد حقیقته
پسر نخودی خندید..:ک از دست زمین و زمان طلبکاری
اینبار نوبت من بود ک بخندم.. دستمو جلوی دهنم گزاشتم ک از شدت خندم کمرنگ کنه
_: طلبکار بودن از زمین و زمان بد نیست گاهی وقتا خیلیم خوبه
نفسمو صدا دار بیرون دادمو گفتم: قسمت خوبشو درک نمیکنم
خنده ایی کرد و گفت: قرار نیست ک الان درک کنی که..
و چشمکی بهم زد.
بشدت احساس گرما کردم و ب روبرو نگاه کردم
ادامه داد: منم تجربش کردم،،سخته ولی تهش شیرینه
ب صورتش نگاه کردم
به چشم هاش که چقدر عمیق نگاه میکرد .. نمیدونم چرا همش گرمم میشد..
_:یه چیزه خیلی مهمو فراموش کردم شرمنده... من جانگ هوسوک هستم
: از آشناییتون خوشبختم منم «آ/ت» هستم
_: «آ/ت» توی این هوا برای چی اومدی بیرون؟ گونه هات قرمزن احساس میکنم سردته
: سرد ک هست من این سرما رو دوست دارم .. وقتی پاهام از سرما ذوق ذوق میکنه خیلی خوشم میاد حسه لذت بخشیه..
یهو به سمتم برگشت ک جا خوردم...
_:چــــی؟ چطور ممکنه از این هوای سرد خوشت بیاد؟!
ب صورتش نگاه کردم چشماش درشت شده بود و میدرخشید و کل صورتش علامت سوال شده بود
شونه بالا انداختمو گفتم: خودمم نمیدونم ولی جالبه ..ینی حسه جالبیه
_: حس جالب؟؟ یه لحظه صبر کن ببینم چطور ممکنه اون حس گرم و لذت بخش هوای آفتابی رو ندید بگیری
: ینی اینقدر خوبه؟
تعجبش ده برابر شد و کامل ب طرفم چرخید
_: وای دختر تو چقدر عجیبی..
حتمن میخای بگی ک نمیدونی لذت حس کردن گرمای آفتاب روی پوست چه حسه نابیه!
گفتم : دقیقن ...با خنده ریز
صورتشو با دستاش پوشوند و با لحن غیر قابل باوری.. میگفت باورمـــ نمیشه..
این لحنش منو ب خنده انداخت
آروم دستاش از صورتش کنار رفت و با لبخند ملایمی ب خندیدنام نگاه میکرد
_: خب من یه فکری دارم
: چ فکری؟
_: دلم میخاد خودت اون حسه قشنگ رو تجربه کنی دوست ندارم با تعریف کردن لذتشو از بین ببرم حالا ک میگی تا حالا نچشیدی عیبی نداره بیا باهم بریم و امتحانش کن و بهم بگو کدوم بهتره؟
سرشو یکم کج کرد و اینو گفت..
یکم فکر کردمو گفتم :باشه قبوله
ولی مطمئنم اون گرمایی ک ازش حرف میزنی اینقدرام ک شلوغش میکنی جذاب نیست..
سرشو عقب برد و خندید ..یکم که به خندیدناش ادامه داد سرشو آورد پایینو گفت: تا اون موقع ک این حسو تجربه کنی هیچی نمیگم و بعدش خودت قبول میکنی.. بدون اینکه من کاری کنم میای و میگی عاشق هوای آفتابی شدی..
لبخند کجی زدم
اما اون همچنان داشت میخندید
از جام بلند شدم و گفتم دیگه باید برم
از جاش بلند شد و گفت: از آشناییتون خیلی خوشحالم
گفتم : من خوشحال ترم تاحالا خنده هایی ب گرمی شما ندیده بودم...یه دفعه احساس کردم گونه هام قرمز شد
وایی این چ حرفی بود آخه..
یهو چشماش درشت شد و دوباره ب حالت اولش برگشت ..سرشو کج کرد و آروم سرشو خاروند و گفت: اولین کسی هستی ک اینو بهم میگی ...و لبخند پرنگی زد
گفتم: دیگه باید برم فعلن خدافظ
_:روز خوبی داشته باشی خدافظ
هنوز چند قدم برنداشته بودم که صداش منو میخکوب کرد
_:«آ/ت»..
برگشتم و با تعجب نگاهش کردم
با دو اومد پیشم و گفت: قراره کی آفتابو ببینیم؟
خندهی ریزی کردم و گفتم: اینو تو باید بگی..
با حالت تفکر بامزهایی نگام کرد و گفت: آره معلومه ک من باید بگم خب،،باید شمارتو داشته باشم ک بتونم خبرت کنم دیگه نه؟
تعجب نگاهم تبدیل به خنده شد
با حالت امری بامزه گفت:یالا گوشی تو بده
ناخودآگاه دستم رفت توی جیبم و گوشیمو درآوردم
شماره ی خودشو سیو کرد و از گوشی من ب خودش پیامکی فرستاد..گوشیمو به دستم داد و گوشی خودش رو بالا آورد و دستشو روی چونش گذاشت و با حالت تفکر چشماشو ریز کرد و گفت:اممم چی سیوت کنم؟
یهو سرشو آورد بالا ک انگار چیزی یادش افتاده باشه..
چیزی تایپ کرد و سرشو بالا آورد و با لبخند بزرگی نگام کرد
قبل از اینکه چیزی بگم یه قدم رفت عقب و دستشو بالا آورد و گفت: بعدن میبینمــت..
و همین طور سریع دور شد..
منم بعد چند لحظه ک انگار تازه ب خودم اومده باشم خندهایی کردم و راه افتادم.
امیدوارم لذت برده باشین
نظر بدین خوشحال میشم
ینی خیلی خوشحال میشم
راستی ادامه بدم یا نه؟
اگه درخواست ادامه باشه ادامه میدم
فعلن💜
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
چه خفن بود
منتطر پارت بعد هستم
خوشگله😉😉
مرسی از نظرت❤️💜💜 همین امروز پارت بعدیشو مینویسم🌨️❤️
لطفا به تست منم سر بزن یک رمان درباره بی تی اس که اتفاق های جالب ،خنده دار و البته غمگین که پایان خوشی داره در رمان می افته یک رمان دیگه هم پیشنهاد میکنم که از همه نظر عالیه این رمان هم درمورد بی تی اس اسمش(اعجوبه های عاشق)واقعا قشنگه 😘👌حتما به این رمان سر بزنید
باشه حتمن✨
خیلی قشنگه💛
نظر لطفته عزیزم💜💜💜💜
ادامه بده تو رو خدا🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🥺🥺🥺
چشم حتمن 💜💜 مرسی از نظرت خوشحالم کردی❤️❤️❤️
ادامه ادامه یه بار فایده نداره 😓 😂 بعدی هم بزار خیلی خوشمله
چشم حتمن 💜💜 مرسی از نظرت خوشحالم کردی❤️❤️❤️
چه جالب بود آفرین منتظر پارت بعدی هستم
💙💙💙💙💙💙🤍🤍🤍🤍🤍🤍
مرسی از نظرت خوشحالم کردی💜❤️❤️❤️❤️