سلام به دوستان عزیز این اولین داستان من هست لطفاً کامنت بزارید اگر کامنت ها به 50 تا برسه ادامه داستان رو همون موقع میزارم راهنما: باب اسفنجی=1 پاتریک=2 اختاپوس=3
این قسمت:
SpongeBob Hero
باب اسفنجی قهرمان
______________________________
یک روز باب اسفنجی درحال قدمزدن بود که ناگهان چیزی از داخل یک هواپیما افتاد. ✈️
آن چیزی شبیه یک لباس👘بود باب اسفنجی رفت نزدیک و ان لباس را برداشت به خانه رفت اندکی فکر کرد که از کجا آمده🤔
در همان هنگام پاتریک در خانه را زد باب اسفنجی در را باز کرد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
داداش اول داستانت خیلی مزخرف بود. دوم اتر نه عطر .
سوم خب آخرش چی شد . چهارم اصلا چه ربطی به باب اسفنجی قهرمان داشت . پنجم چرا تست نذاشتی
بعدشم ۶۰ تا زیاده و پاسخ تست هم غبطه دقت کن
داستانت خوب بودا ولی غلط املایی زیاد داری
ببخشید