فصلللل جدیددددد
بعد از اون قضیه رفتیم باهم بیرون و رفتیم بستنی خوردیم رنگ بستنی من از بالا به پایین زرد سبز سیاه(کت نوار) و ادرین هم ابی ابی کمرنگ و قرمز با خال های سیاه(لیدی باگ) ادرین وقتی بستنی من رو دید گفت:ببینم تو حال ابرقرمانی هم منو دوست داشتی؟مرینت:امممممم خوبببب... سه علاقه ای بهت داشتم... حالا هم که تو همون اون هستی چه فرقی داره.. و با انگشت اشارم زدم رو دماغش
رفتیم رو پل روی رودخونه سن و بستنی مون رو خوردیم و بگم بهتون دوستامون دیگه رفتن خونشون که مارو به حال خودمون بزارن یکم احساسات دروکنیم 😂
بعد رفتیم تو کوچه و تغییر شکل دادیم
چند وقت بود لباسامون تغییر کرده بود
من از وقتی تغییر شکل میکردم شبیه اونموقه ای میشدم که لاکی چارم استفاده میکردم و کت نوار هم گردنش یکم باز شده دستش روش علامت پنجه گربه هست که عاشقشتم و کفشش یکم تغییر کرده و اون خط های طوسی رو لباسش شده سبز
(جذذذذاب)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
عدم تایید بشه واقعا نمیدونم چکار کنم
بچه ها من 3 روزه منتظرم داستان منتشر بشه راه حلی دارین؟خدام دراومد تا نوشتمش
میخونین نظر هم بدید خو😐
آیدل ما میشی🥺🍓
ایدل چیههههه