میراکلس معجزه ی عشق 10

مرینت : آماده ی غافلگیری باشید یک... دو.. سه تیکی دختر کفشدوزکی آماده. آدرین: پلک تبدیل گربه ای. آلیا و نینو : آردیمنتانت.... مرینت وآدرین : 😳 و زدن زیر خنده. آلیا: وااای باید می فهمیدم واسه همین بود که مرینت هی میگفت نرم دنبال هویت قهرمان ها. لیدی باگ: درسته و الان قراره با دوتا قهرمان دیگه آشنا شید. آلیا: یعنی کسایه دیگه ای هم هستن!!!. لیدی : معجزه گر ها رو دادم و گفتم خب اون دوتا شمایین. آلیا: چ.. چیزی وای دختررررر باورم نمیشه نینو باورت میشه نینو؟ . نینو: هوووم آلیا چی آره یعنی نه میدونی یکم ناراحتم که وقتی شرور شدم داشتم دوستامو می زدم. آلیا: راستش راست میگه. کت: خب.. پس اگه میخوای میتونی جبران کنی. نینو و آلیا: چه طوری. کت: تبدیل شید . نینو : به چشم داداش.

لیدی: همه تو حالت تبدیل بودیم رفتیم پیش اون کلاغ سیاه(لیدی مون فرهنگ ادبش تغیر کرده منظورش همون شروره 😂) لیدی: آهای کلاغه الاغ. شروره که اسمش یادم نیست اصلا میگیم همون کلاغ(شروره: بعد میگه لیدی ادب نداره😑 خو تو خودت یادت نی میندازی تفسیر لیدی. لیدی: والا 😐) کلاغ: هه می بینم که چند نفر دیگه اوردی تا کله شونو بکنم. روبی همون روباه قرمز: هه به همین خیال باش. لیدی: یهو با هوا و رعد چند تا موجود ساخت ماها هم باهاشون در گیر شدیم اونا دو برابر ما بودن چند نفر رو نا کار کرده بودیم هیو یکی از پشت ب..... غلم کرد دقت که کردم کت بود. کلاغ: خب دیگه بسه نمی خوام فرادا حوصلم سر بره ههههه ها( خنده ی شیطانی)

لیدی: کت و نگه کردم رو کمرش یه زخم بزرگ بود که حتی لباسشم پاره شده بود گریم گرفته بود احساس میکردم سرم درد میکنه عصبی بودم گریه کردم گرمم بود. لاکی یا همون پشت لاک : بیا بلندش کنیم هوا سرده زخمش درد میگیره. الیدی: حالت خوبه پ... پیشی. کت: من... حٔ... حالم خوبه .. لیدی: حتی تا این شرایط لبخند میزد وای خدا چرا قبلا انقدر عذابش دادم........ .

بچه ها ببخشید باید برم

ممنون تا اینجا اومدی

تا بعد...