
پارت 13 از داستان دوست داشتنی مون رسید💗لطفاً بازم دوسش داشته باشین مرسی
آنچه گذشت...♡روز عجیبی بود عکس های زیادی تو گوشی جدیدی که جونگکوک برام خریده هست یک روز فکرشم نمیکردم این همه باهاش عکس بگیرم😄 لباس خواب پوشیدم... روی مبل نشستم و ورق زنان عکس ها رو نگاه میکردم......... 😴😴😴(خوابید)♡

(یک هفته بعد...هفدهمین روز/کره جنوبی/2022) *بیش از یک هفته از اولین دیدارم با جونگکوک و پسرا میگذره و کم کم دارم به این فضا عادت میکنم...هوففف میشه گفت دیگه اون حس خفقان و فضای منفی مغزم محو شده و میتونم شاد تر باشم...قدم زدن توی خیابون ها برعکس همیشه بهم حس خوب میده اوووو بستنی فروشی❤️🍡بزن بریم یاح... اااا؟* (چانهی نفس نفس زنان): *دوست و همکارم توی موسسه موسیقیHTM، جایی که تو این یک هفته توش مشغول به کار شدم* اخخخ اخخخ چرا هرچی صدات میزنم نمیفهمی نفسم برید🥵🥵 (ا/ت):چییی؟ تو چرا دنبال منی؟ (چانهی):نه نه اشتباه برداشت نکن چیزه.... (ا/ت):🤨

_چانهی آب دهنی قورت داد و گفت... (چانهی): رئیس یک نامه ای بهم داده گفته که مربوط به تو و یک پروژه ای میشه☺️من چیزی نمیدونم....راستش الان تو خیابون شناختمت گفتم بهت بدم _بعد از توی کیف چرم قهوه ای رنگش یک پاکت رو تحویلم داد (ا/ت) مطمئنی خوبی؟ فردا روز کاریه خب بهم میگه دیگه (چانهی):ااا چیزه من اطلاع ندارم😅 (ا/ت):اووووکی میتونی بری _فوری تعظیم کرد و جوری از جلو چشام جیم زد که نفهمیدم به کدوم سمت رفت😐هوففف خدایا با اینکه یکم بچس ولی خب تو موسسه جزء باهوش تریناس خب بریم سر بستنی

_والا جونگکوک بفهمه تو زمستون همچین بستنی ای خوردم منو میکشه😂😂😂چون همیشه نگران مریض شدنمه و نمیخاد مریض شم❤️ خلاصه که دم غروب....🌤️روی پل شهر...و تماشای غروب با یک بستنی شکلاتی خیلی میچسبه😋🍨 *اووو گوشیم زنگ میخوره😐* به زحمت با یک دست از توی کیفم دراوردم... اوووو جونگکوکیه... (ا/ت):سلام نفس چی شده☺️ (جونگکوک):کجایی ا/ت برا ناهار نمیای امدم خونه ها😂😍 (ا/ت):ای وایییی بی خبر امدی اونجا نمیگی ی وقت شلختس😐😂 (جونگکوک):عیب نداره مث خودمی تهش😂 (ا/ت):چیزه ناهار نخوردی؟ (جونگکوک):نه یکم کار فشرده کمپانی داشتم از اونجا امدم پیشت با تو ناهار بخورم عشقم❤️میدونم یکم دیر وقته یکم.... خوردی؟ (ا/ت):ااا نه منم نخوردم الان میام پیشت دلبر☺️😍ببین الان ساعت 17 هست نیم ساعت دیگه خونم بوص بای😘
....(جونگکوک):باشه منتظرم عجله نکنیا بعد دو روز امدم ازت سر بزنم😅😆سالم ببینمت... (ا/ت):فضوللللل🤣باشه چشم کاری نداری؟ (جونگکوک):نه عزیز😊بای (ا/ت):بای بای😗 *هوووو شکرت* ~نمیدونستم با بستنی چه کنم نمیخاستم وقتی پیشش هستم سرسری غذا بخورم و سیر باشم🥰 ی نگاهی به دور و برم انداختم و یک بچه فقیر روی پل دیدم🥲 چشمای محو شدش درون خورشید اونو تبدیل به یک موجود چشم الماسی کرده بود🥲💫 رفتم جلوش و نشستم تا هم قدش شم (ا/ت):اووم اسمت چیه پسر جون؟ (بچه): من یگیوم هستم خانم🥺🥺 (ا/ت):ااا...میدونم هوا یکمی سرده ولی فکر کنم این بستنی بتونه سیرت کنه بخور تا آب نشده _بدون حرفی بستنی رو گذاشتم دستش (یگیوم):😍😍😍مررررسی خانم شما خیلی مهربونید (ا/ت):مراقب خودت باش و مریض نشو😊 _آروم از جلوش بلند شدم و همینطور که به قصد پیاده روی بیرون زده بودم پیاده هم به سمت خونه رفتم
*هوووف هوووف نفسم برید ولی خب دو دیقه با تاخیر رسیدم... 🥵در رو که باز کردم با یک میز پر از فست فود مواجه شدم😳 (ا/ت):ااااا این همه غذا... اونم سفارش عزیز؟ راستی سلام خسته نباشی😅 (جونگکوک):😂😂سلامم...کم پیدا!! گفتم خسته ای نمیخاد درست کنی خودم سفارش میدم
_رفتم اون سر میز نشستم و بعد کمی خوش و بش مشغول خوردن شدیم و بهم گفت که قراره بخاطر تور زمستانه شون برن لس آنجلس و خب چون من هنوز رسمی نشدم نمیتونه منو ببره و خب در واقع این ی جور خدافضیه🙃.... اممم یکمی ناراحت کنندس (ا/ت):ااا راستی بحث کار شد...بعد چند روز کار بهم یک پروژه دادن واقعا عجیبه😃 گفتم شاید خوشالت کنه _بعد نامه رو گذاشتم رو میز (جونگکوک):اوووو گفته بودم با استعدادی😍😂 (ا/ت):😅😅😂 _جونگکوک نامه رو باز کرد و مشغول خوندن شد...لحظه ای خشم رو توی چهرش احساس کردم... *یا خود خدا چی بود توش🥺🥲 (جونگکوک):داخل اینو خوندی؟؟؟😡 (ا/ت):نه بخدا😶چی شده... (جونگکوک):ساکت باش نمیخام چیزی بشنوم😡من.... اخخخ (ا/ت):😶😶😶شامتو بخور خو؟ عصبی نباش
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد رو بزار دیگهههه الان بازدید تست ۱۰۰ تا شده
چشممممممم عمرم😃🤩😍
عالی پارت بعد رو زودی بزار
میزارم چشم
اجو میشه پرا ت بعد رو بزاری
پلییییییییییززززززززززززز
چشم آجی جان اما استقبال خیلی کمه💚🦋
بزار دیگههه
اشکال از داستان تو نیست اجو
داستانت عالیهه :)
فدات شم💕😍
پارت بعدی لدفااااااا🥺💖
فالوم تونی چجم😍💜
پارت بعدددددددد 💖
چشم💛🍁
عالییییییی بود 🤩
مرسی عزیزم💙🐥
پارت بعد 😐🥂
چشم کیوتی
عررر مردم از فضولی😂
عالی بود کیوت ترینم😍😍
وششششش مرسی قندکم😍 ^_^
عاااااااللللللللیییییییییی بید در انتظار پارت بعدوددددددددییییییی
خودااااا چشم💕💕
عالی بود💜💜
مرسی عمرم🌟