سلام بچها اینم دومین پارت در یک شب🙄🙄👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻👋🏻
مایکل:وقتی مرینت دوپن چنگ امد همه دست زدن جیغ و هورا انگار اون بهترین طراح از یک نظرم اون خخخخخخخیییللللییی خوشگل و زیبا و زرن....اههه مم چرا اینزوری فکر می کنم😓😓😓کاگامی:داداش حالتون خوبه؟؟؟🤨🤨
مایکی:اره اره خوبم (عکس اسلاید مایکله)وایسا نکنه عاشق مرینت شدم نه من نباید عاشق یک انسان بشم😖😖😖اه مایکل:کاگامی من می رم بیرون الان میام😠😠(بچها اگر اینو گذاشتم بدونید جدیه و یکم سرده و عصبانی نیست)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
واو میخوام بدونم چرامایکل اینو گفت این داستان هیجان داره
ام مری احیانا مایکل و دوس نداره
نمی دونم من نقشه ها که ندارم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
پرت بعدی رو گذاشتم برو ببیت
مرینت کیو دوست داره😲😲😲😳😳
هههه جون. به لبت کردم نه 😅😅😅
دقت کردی مایکل گفت نباید با یک ااانننسسساااننن دوست باشم؟؟؟برات سوال نشده که چرا گفته انسان مگه خودشم انسان نیست(معنی:این داستان داره به جاهای باریک می رسه من:پایس خانم این کوچه باریک اخرش دیگه بستس؟؟؟نه معلومه که نه این اندازه ۱۰۰۰۰ مایلی سفر کرج تا مشهد 🙄🙄🙄
😆😆😆😆😆
اری
پارت بعدی رو نوشتم