زندگی پس از مرگ پارت7
انسان ها ازما موجودات ماورایی میترسند ولی انگاری خودشون فرشته اند و ما شیطان هرچی نباشه ما دشمن انسان هاییم چون وقتی که گشنمون شه به حد جنون میرسیم و هرکس جولومون باشه اگه انسان باشه میخوریمش اما هرچی نباشه همه حق ازادی دارن حتی بدترین ادم
شیکومارو:ریکومارو بیا بریم به اتاق هینامی هرچی نباشه نگرانته
ریکومارو:باشه
شیکومارو:هینامی من امدم و ریکوماروهم همراهمه
هینامی درو باز کرد ولی برایم جای تعجب بود که چرا داشت گریه میکرد با دیدن من اشک ذوق ریخت و پرید بغلم کرد طوری که یه حسی بهم دست داد هینامی بوی خیلی ارامش بخشی داشت و فکر کنم من عاش'قش شدم ولی من نمیدونم ع'شق چیه
هینامی:کجا بودی ریکومارو داشتم سکته میکردم چرا وایسادی
ریکومارو:اگه من واینمیستادم و نمیجنگیدم بلایی که سره من اومد سر توهم میومد
هینامی:ممگه چه اتفاقی افتاد برات
ریکومارو:یه دیوونه به اسم نجی دندانم را کشید چشمام را از حدقه با چاقو دراورد انگشتام و دستام و پاهامو کند
هینامی:,😭😭😭😭😭😭چرا چرا وایسادی
شیکومارو:خیلی خب شماها تا اینجایید من میرم بیرون یه چرخی بزنم
من نمیدونم چرا هینامی ان قدر نگرانم بود نکنه عا'شق'مه ولی مهم نیست چون منم عا'شق'شم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
😍😍😍😍😍😍