سیلامممم😄💖
از دید جیمین
خیلی سریع خودمو رسوندم به بیمارستان خیلی برام دردناک بود که بدونم اون تو بخش icu بود حالم بد بود چشامم قرمز بود به دوست ا.ت لیا هم زنگ زدم که بیاد....
جیمین:(با بغض)لیا......
لیا:جیمین؟ چی شده چرا صدات بغض داره ؟؟؟؟؟
جیمین: لیا......ا.ت ( زدمزیر گریه)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
پایان داستان خوب باشههههه:")))
اره خوبه....
عالییییییییییییییییییی
پایان داستان خوب باشه