سلام ، سلام به دستای گلم اینم پارت چهارم از داستان من از اینجا به بعد داستانم بهتر میشه🌹🌺🌹🌺 راستی پارت ها رو زود زود میزارم تا شما بتونید بخونید.... کامنت و نظر فراموش نشه⭐💫⭐
اول از همه بگم لطفا همه پارت ها رو ببینید تا خوب داستان رو متوجه بشید💐🥰
بچه ها ، بچه ها این چیزی که میگم مهمه پس گوش کنید😇😇😇 سحر تو دنیا فقط یه پسر دایی به اسم متین داره😇😇 این رو یادتون باشه در پارت های دیگه باهاش کار داریم😏😏😏
خب پارت قبلی تا جایی بود که من و توسیکو به خونه ی اون رفتیم🏰 و قرار شد من تا روزی که زهرا میاد اونجا بمونم (چه خوبه😊) اما متاسفانه چون اتاق ها بزرگ بود من احساس تنهایی میکردم😣
شب بخاطر همین بلند شدم و رفتم سراغ یخچال که قرص بخورم💊
بریم تو داستان......
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالیییبییی بود عزیزم عالی
عالیهههه🤩🤩🤩
بچه ها یه سر به داستان منم بزنین امیدوارم خوشتون بیاد
💝💝