
سلاااااااااام 🙋🏻♀️ اینم پارت اول داستان عشق اجاره ای ✨💜

ا.ت:سلام من ا.ت هستم 23 سالمه و اهل سئول هستم دانشگاه نمیرم و دوست پسری هم ندارم داستان زندگیم خیلی ناراحت کنندس پس فکر نکنم دوست داشته باشید بدونید چیه حالا به موقعش واستون تعریف میکنم

شوگا:سلام من شوگا هستم .1583 سالمه و اهل جهنمم بخواطر خلاف و توهین به پسر شاه جهنم یعنی آرتور تبعید شدم و به شهر سئول اومدم و درحال حاضر هیچ قدرتی ندارم جلوی انسانا نامرئی میشم تا نبینمن و از دخترا متنفرم چون واقعاً موجود عجیبی هستن(با احترام دخترای عزیز😅🙏)
ا.ت:بعد مدتی داشتم می رفتم بیرون که باد شدیدی اومد ، اینم از شانس ما واقعاً که یهو یه کاغذ خورد تو صورتم برش داشتم و سرمو بلند کردم و گفتم کدوم خری اینو... که هیچکسو ندیدم کاغذ رو که نگاه کردم دیدم روش نوشته:اجاره تنها عشق شما با پرداخت هزینه نصف روح شما. منم با خودم گفتم من که دوست پسر ندارم این بهترین موقعیتمه پس کاری که برای مرحلش گفته بود انجام دادم و به معبد جاندونگ رفتم(همچین جایی واقعا هست)
کاری که باید رو انجام دادم و بیهوش شدم و واقعاً درد میکشیدم چون بالاخره نصف روحم قرار بود مال شیطان بشه(فلش بک به 15 دقیقه قبل) شوگا:داشتم همینجوری کنار معبد جاندونگ قدم میزدم که یه دختری رو دیدم همولحظه قلبم اونقدری تند زد که حس کردم هر لحظه ممکنه از جاش در بیاد و واقعاً گرمم شده بود و حتی از جهنم هم گرم تر بودم (پایان فلش بک) دیدم دختره یهو افتاد و غش کرد قبل از اینکه بیوفته زمین گرفتمش و کولش کردم بردم چون هم جهنمی میتونه خاطرات اصلی کسی رو بفهمه ذهنش رو خوندم و فهمیدم خونش کجاست و بردمش اونجا
تا رسیدیم بیدار شد و گفت ا.ت:کار کرد! شوگا:چی کار کرد؟ ا.ت:تو همون کسی هستی که در عوض نصف روحم گرفتم! شوگا:برای اینکه پیشش بمونم گفتم اره گمونم ا.ت:وایییییییی! شوگا:چیه؟ ا.ت:نمیدونی چقدر خوشحالم و بغلش کردم شوگا: اومد بغلم و منم حس خیلی خوبی بهم دست داد که تاحالا تجربش نکرده بودم (چند دقیقه بعد)ا.ت:خب اسمت چیه؟ شوگا:شوگا ام میتونی یونگی صدام کنی تو اسمت چیه؟ ا.ت:من ا.ت هستم جئون ا.ت
شوگا:چند سالته؟ ا.ت:23 تو چطور؟ شوگا:.1583 ا.ت:چی؟ امکان نداره! شوگا:چرا داره! ببینم تو دانشگاه نمیری؟ ا.ت:خب راستش ازش خوشم نمیاد وایه همین نه نمیرم شوگا:برای چی نصف روحتو برای من فروختی؟ ا.ت:میدونی یونگی! من زندگی غم انگیزی دارم؛از کوچیکیم تا الان خوشحال نبودم یا همش افسرده بودم و پسری هم منو قبول نمیکرد یا قبول میکرد و بعد چندروز ولم میکرد پس... شوگا: نصف روحتو فروختی تا یکیو داشته باشی؟ ا.ت:درسته
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلاااااام
بنده رو ب خاطر میاری؟ :/
حرف نداره عاجی عالی هست 😍😍😍
ادامه بده 😍😍😍
هیییی حرف ندارههههه
پار بعد اومد بگوووو😃😃😃😃😃😃😃😃😃❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
اوکی
بچه ها بخدا انقد زیاد حمایت شه فکر کنم تا فردا پس فردا کل پارتاش تمومه😂✨💜🙏
بعدی 😐
باشه😐😂✨
عالیییییییی
گربانت روم یا زوده؟😐😁
😂زوده
برا پارت بعد گربانت میرم خب😂✨
😂😂باشه
عرررر گذاشییی😂ناظرش بودممم ذوقق م...ر...گگگ💃🏻😔🤣
عارییییییی گذاشتم😆خوشبحالت و گربانت منتشر کردی✨💜
فدتکیوتیـ💕🖇