
خوب بخونش
داستان ناروتو: ناروتو اوزوماکی قهرمان اصلی مجموعه «ناروتو» است. او در زمان کودکی مورد تنفر اهالی کونوها بود؛ چرا که وقتی یک نوزاد بود پدرش برای محافظت از دهکده روباه نه-دم شیطانی را در بدن او مهر و موم کرد و او تبدیل به یک جینچوریکی شد. به همین سبب همه او را به چشم یک فرد نفرینشده میدیدند. ناروتو بعد از پیوستن به تیم کاکاشی تمام تلاش خود را کرد تا مقبولیت خود در دهکده را افزایش دهد، و در عین حال به دنبال تحقق رویای خود برای هوکاگه شدن بود. در طول رویدادهای مجموعه، تعلیمات جیرایا و تقابل او با پین این موضوع را به ناروتو ثابت کرد که حس انتقامجویی چیزی جز تباهی و از دست رفتن عزیران را در پی ندارد، او به همین سبب تلاش بسیاری کرد تا ساسوکه اوچیها را از مسیری که در آن قرار گرفته نجات دهد. از دیگر عواقب حملهی پین و نجات یافتن کونوها توسط ناروتو این بود که تحسین و احترام جای نفرت اهالی دهکده به نارتو را گرفت. به این ترتیب ناروتو با پشت سر گذاشتن موقعیتهای بسیار سخت طی سالها گذشته تبدیل به یک نینجای توانا و قهرمان در دهکده خود شد، او همچنین در سایر نقاط دنیا اعتبار پیدا کرد و با نام قهرمان برگ پنهان شناخته شد. ناروتو همچنین در اقدامی که ناممکن پنداشته میشد با جانور دم-دار درون خود و همین طور دیگر جانوران دم-دار دوست شد و به همین سبب قدرت خارقالعادهای پیدا کرد. در زمان جنگ جهانی شینوبی چهارم، ناروتو همراه با ساسوکه و به کمک روح حکیم شش طریقت موفق شد اوبیتو اوچیها را رهایی دهد، مادارا اوچیها را متوقف کند، و به جاهطلبیهای کاگویا پایان دهد. اتفاق ناممکن دیگری که ناروتو پس از جنگ رقم زد این بود که او پس سالها سرانجام موفق شد تا افکار ساسوکه را اصلاح کند و او را به دهکدهی خودش بازگرداند. دو سال بعد از جنگ، ناروتو در ماموریتی معشوقهی خودش یعنی هیناتا هیوگا را از چنگ فردی مرموز که از ماه به زمین آمده بود نجات داد. پس از این ماجرا او و هیناتا با هم ازدواج کردند و حاصل ازدواج آنها یک پسر به نام بوروتو و یک دختر به نام هیماواری شد. ناروتو مدتی بعد به آرزوی دیرینهی خود برای تبدیل شدن به هوکاگه رسید و پس از کاکاشی هاتاکه به هفتمین هوکاگه کونوها تبدیل شد. در مجموعهی «بوروتو» که دنبالهای بر این مجموعه محسوب میشود، زندگی او به عنوان هوکاگه و رابطهاش با پسرش یعنی بوروتو شرح داده میشود
ناروتو در شب دهم اکتبر برای پدرش میناتو نامیکازه (هوکاگه چهارم) و مادرش کوشینا اوزوماکی (دومین جینچوریکی نه-دم) متولد شد. نام او برگرفته از قهرمان اصلی اولین کتاب جیرایا، پدرخوانده ناروتو است. هوکاگه سوم تدارک ویژهای برای میناتو فراهم کرده بود تا مهر و موم کوشینا که حاوی نه-دم بود حفظ شود. کوشینا برای به دنیا آوردن ناروتو توسط ماماها و آنبو به مکانی خاص اسکورت شده بود. یک مرد ماسکزده به نام توبی این مکان را ردگیری میکند و همه ماماها و افراد آنبو را میکشد و سپس اقدام به گرفتن ناروتو میکند، اقدامی که میناتو را مجبور به تلپورت کردن پسرش به یک خانه امن میکند. با رفتن و تلپورت شدن میناتو، توبی کوشینا را اسیر میکند و نه-دم را از بدن او آزاد میکند و به وسیله آن کونوها را پایمال میکند. میناتو قبل از این که به دفاع از دهکده بپردازد کوشینا را حفظ میکند و ناروتو را به او میسپارد، سرانجام توبی را شکست میدهد و نه-دم را از کنترل او خارج میکند. میناتو متوجه میشود که برای متوقف کردن نه-دم باید او را در ناروتو مهر کند، با این باور که روزی ناروتو برای شکست دادن کامل توبی به قدرت این روباه نیاز دارد. از آن جایی که چاکرای نه-دم برای مهر و موم شدن در نوزاد بسیار عظیم بود، میناتو روحش را فدا میکند تا چاکرای روباه را به دو قسمت تقسیم کند. نیمهی یین (Yin) را درون خودش و نیمهی یانگ (Yang) را درون ناروتو مهر میکند. میناتو و کوشینا بعد از گفتن این که چقدر فرزندشان را دوست دارند به سبب جراحاتی که برای محافظت از ناروتو در مقابل نه-دم دیدند جان خود را از دست میدهند.
ادمش: ناروتو که یتیم شده بود بدون این که بداند پدر و مادرش چه کسی هستند بزرگ شد، او تنها نام خانوادگی مادرش را حمل میکرد که توسط هیروزن به خاطر محافظت از او از دشمنان پدرش به او داده شد. اهالی کونوها بدون داشتن اطلاعی از شرایط تولد ناروتو، بیپرده نفرت خود را به نسبت به او به خاطر وجود حیوان درونش و جانهایی که گرفته اعلام میکردند، حتی برخی ناروتو را خود نه-دم تصور میکردند. به این وضعیت هوکاگه سوم خیلی زود هر نوع اشارهای به نه-دم را ممنوع اعلام کرد به این امید که نسل جدید تنفری که والدینشان به ناروتو دارند را نداشته باشند. با این حال بچه همچنان رفتار تنفربرانگیز پدر و مادرشان را تقلید میکردند بدون این که دلیل آن را بدانند. این انزوای اجتماعی ناروتو را مصمم به یافتن مقبولیت میکرد. در روز ثبت نام در آکادمی نینجا ناروتو اوزوماکی برای اولین بار با هیناتا هیوگا دیدار میکند، کسی که توسط چند بچهی قلدر احاطه شده بود. ناروتو بدون آن که هیناتا را بشناسد سعی میکند از او دفاع کند. طی این درگیری شال ناروتو گرفته و همین طور خودش بیهوش میشود. بعد از این که به هوش میآید هیناتا از او تشکر میکند و شال قرمزش را به او بازمیگرداند اما ناروتو میگذارد هیناتا آن را داشته باشد. در آکادمی ناروتو اوزوماکی شاگرد ایروکا اومینو میشود، کسی که مثل یک برادر بزرگتر ناروتو را برای تلاش در راهش همراهی میکند. ناروتو همین طور با هم کلاسیاش ساسوکه اوچیها ملاقات میکند و از آنجایی که ساسوکه تنها است سعی میکند با او دوست باشد. حسادت به مهارت و محبوبیت ساسوکه باعث میشود او تبدیل به حریف ناروتو شود و او را برای بهتر شدن تحت فشار قرار دهد. ناروتو همچنین به صاحبان رامن ایچیراکو یعنی تیوچی و دخترش آیامه نزدیک بود و یکی از مشتریان مورد علاقه آنها بود.
تواناییها چاکرا و توانمندی فیزیکی ناروتو به عنوان فردی از قبیله اوزوماکی و تناسخی از آسورا اوتسوتسوکی، دارای میزان عظیمی از چاکرای قدرتمند است که تخمین زده شده است حداقل چهار برابر کاکاشی است. او در ابتدا در کنترل مناسب چاکرای خود مشکل داشت و به مرور زمان بهبود پیدا کرد. او قادر است چاکرای خودش را به دیگران انتقال دهد و مهرهای دست را با یک دست اجرا کند. او بعدها چاکرای دیگر جانوران دمدار را نیز دریافت کرد، و هاگورومو اوتسوتسوکی ذخایر چاکرای او را حتی فراتر برد. ویژگیها و تواناییهای فیزیکی او بعد از دریافت بازوی پروتزی ساخته شده از سلولهای هاشیراما نیز تقویت شد. ناروتو همچنین از جیرایا آموخت که چطور در برابر گنجوتسو مقابله کند اما در انجام این کار محدودیتهایی داشت. بعد از این که او با جانور دمدار درون خود یعنی کوراما به مشارکت رسید دیگر مشکلی در این کار نداشت. دگرگونی جینچوریکی ناروتو به عنوان نیمهی یانگ جینچوریکی کوراما به ذخیرهای عظیم از چاکرا دسترسی دارد. تعلق او به اصل و نسب اوزوماکی و همین طور جینچوریکی بودن او باعث شد تا چاکرای ناروتو به طور موثری با روباه درونش ترکیب شود و او بتواند فنونی که چاکرای زیادی نیاز دارند را اجرا کند. او در زمینه شوریکنجوتسو نیز مهارت پیدا کرد و قادر به پرتاب سریع و با دقت سلاحها شد. نینجوتسو ناروتو از طریق جیرایا نینجوتسوی جدیدی آموخت که به او اجازه احضار وزغهایی از کوه میوبوکو را میداد تا در جنگ کمکرسان او باشند. ناروتو همچنین میتواند چاکرا را حس کند اما تنها از طریق حالتهای پیشرفته قادر به انجام این کار است. او در حالت بصیر قادر است از فواصل طولانی چاکرای مختص به فرد را تشخیص دهد، و در حالت چاکرای نه-دم قادر به شناسایی احساسات منفی است. در انیمه، جیرایا به او نینجوتسوی مشارکتی را معرفی کرد که در این روش ناروتو به همراه دو فرد یا افراد بشتر قادر به ایجاد فنون قدرتمندتر بود. فن کلون سایه اولین فن مهم و شناخته شده ناروتو فن یا جوتسوی کلون سایه بود. ناروتو در آکادمی قادر به اجرای بیشتر فنون ساده از جمله یک کلون سایه ساده هم نبود. با این حال وقتی ایروکا جانش را برای نجات ناروتو به خطر انداخت، ناروتو بر این محدودیت غلبه کرد و فن کلون سایه چندتایی را اجرا کرد. از این نقطه مهارت ناروتو در فن کلون سایه شکوفا شد. ناروتو قادر است در نسخهای پیشرفته از این فن، صدها کلون سایه را ایجاد کند و چاکرای مناسبی را در هر کدام از آنها نگه دارد. او قادر است از این کلونها برای حمله یا فریب دادن دشمن در نبرد، مانور دادن در هوا، تبدیل آنها به سلاح، دیدبانی در محیط و یا محک زدن تواناییهای حریف استفاده کند. راسنگان دومین فن مهم و شناخته شده ناروتو راسنگان است، تکنیکی که با یک دست اجرا میشود و توسط پدر او خلق شد. ناروتو اغلب به خاطر کنترل ضعیفش بر چاکرا از یک کلون سایه برای اجرای این فن استفاده میکند تا چاکرای لازم تامین شود. در طول زمان او در اجرای این فن مهارت پیدا کرد و نسخهای بزرگتر از راسنگان را تولید کرد، و اجرای آن را سریعتر کرد، و حتی کلونهای او قادر به اجرای راسنگان خود شدند. در زمان جنگ جهانی شینوبی چهارم او آموخت که بدون کمک کلونهای سایه نیز میتواند این فن را اجرا کند و حتی به طور همزمان قادر به اجرای راسنگان در دو دستش شد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مرسییییی
چهههههههه جالبببببببببببببببببببببببببببببببب عل-اقم به ناروتو بیشتر شد😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 ولی واقعا چاکراش چند برابر کاکاشیه؟؟؟؟؟😐😐😐
اوه راستی من هنوز به شیپودن نرسیدم ولی اونجا که گفتی ناروتو تو ج-نگ شینوبی چهارم تونست راسنگان رو با یه دست انجام بده، این اولین بارش ن-بود چون اگه اش-تباه ن-کنم که تو اون قسمته که ساسوکه تازه م-یفهمه که ناروتو کیوبیه، اونجاش که ناروتو گفت دست چپش ب-یحس شده راسنگان رو با یه دست و ب-دون کاگه بونشین انجام داد و فکر کنم اون اولین بار بود
اون موقع با چاکرای کیوبی اینکار را کرد
قسمت چندی؟
196 سری اول
ولی 3 . 4 تا قسمت از شیپودن و بوروتو هم دیدم
اها
زود باش خیلیعقبی
میدونم😓😓😓😓
ولی اخه قسمتاش خیلین واسه همین فکر نکنم به این زودیا بتونم برسم😧
یا ابلفضل
عالی بود